سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علوم سیاسی
 

31. ویژگی شاخص نظریه های سیاسی افلاطون چیست ؟

صریح بودن در مشاهده بی نظمی .

32. هنگام مشاهده مشکل سیاسی دو سوال اساسی به ذهن نظریه پردازان برخورد میکند آن دو کدامند ؟

الف : دلایل نا مرتب بودن اوضاع چیست ؟     ب : اگر اوضاع نادرست نیست اوضاع درست کدام است ؟

33. نظریه پرداز سیاسی برای شناخت علل آسیب های اجتماعی و درمان آن چگونه عمل می کند ؟

همانند پزشک ابتدا درد را تشخیص می دهد سپس به درمان آن می پردازد

34. نظریه پرداز سیاسی برای بررسی این سوال که آیا ریشه مشکل سیاسی است باید چه جنبه هایی را مورد بررسی قرار دهد ؟

الف : بررسی اینکه مشکل فردی است یا عمومی   ب : بررسی اینکه مشکل طبیعی است یا قراردادی

35. مشکلی که در تمیز سیاسی بودن یا نبودن ریشه مسئله مطرح می شود ناشی از چیست ؟

مشکل یا عمومی است یا فردی = اگر عمومی است علت آن ناشی از خرابی نظام سیاسی است و پاسخ مناسب آن عکس العمل سیاسی است ولی اگر فردی است مربوط به اختلاف عصبی فرد است . در مورد اولی نظریه پرداز باید راه حل هایی برای مشکل جامعه و برای دومی راه حل هایی برای فرد ( حاکمان) بدهد .

36. در تشخیص ریشه سیاسی بودن یا نبودن مشکلات چگونه علت مربوط به عوامل طبیعی می شود یا علل مصنوعی ؟

اگر نظریه پردازان افراد شجاع باشند ریشه مشکلات را معمولأ به علل فردی یا حکومت یا حاکمان مربوط می نمایند ولی اگر افراد محافظه کار نظریه ارائه دهند علل مشکلات را بیشتر به عوامل طبیعی مربوط میدانند  

37. مشکل اساسی مربوط به اختلاف تامس پین و ادموندبرگ در اثر چه عاملی رخ داد ؟ نادانی طبقه پایین اجتماعی

38. ادموندبرگ در کتاب خود ( تفکراتی درباره انقلاب فرانسه ) چه عاملی را باعث بحران سیاسی فرانسه می دانست ؟

لیبرالیسم عصر روشنگری یا بحران مدنیت

39. نظریه پردازانی که مشکل پرخاشگری را با نظریه بدبینانه مطرح کردند را نام ببرید ؟ آگوستین قدیس، مارتین لوتر ، هابز ،فروید

40. آگوستین قدیس و مارتین لوتر چه چیزی را نتیجه آلودگی طبیعی بشر می دانند ؟ پرخاشگری ، زیرا انسان ها خود بزرگ بین هستند و از تسلط بر دیگران لذت می برند و جوامع انسانی همیشه به حکومت قوی نیاز دارند تا مردمی که قصد استشمار دارند را مهار کنند .

41. به عقیده هابز انسان ها به چه دلیل به حکم غریزه خواستار تسلط بر دیگران هستند ؟ الف: نیاز به قدرت برای مقابله با تسلط دیگران    ب: نیاز به قدرت برای کسب ثروت   ج: حس مقام پرستی

42. فروید در کتاب ( تمدن و نا خشنودی های آن ) در مورد قدرت چه می گوید ؟

انسان ها ذاتأ پرخاشگرند و پرخاشگری خود را بر سر همسایگان خود اعمال می کنند .

43. چرا جامعه شناسی با تمایلات درونی انسانی سازگار است ؟

زیرا انسان طبیعتأ حیوانی است که تمایل به زندگی در جامعه سیاسی دارد .

44. به عقیده رسو چرا قوانین و بنیان های اجتماعی برای فقرا مثل غل و زنجیر و برای متهولین قدرت می آورد ؟

زیرا مالکیت برای افراد در جوامع ابتدایی نابرابری و نا امنی ایجاد می کند و آنها برای رهایی ازاین مخمصه ها اقدام به تشکیل نهادهای سیاسی می کنند که نتایج آن جز برای گروههای ممتاز دردسر و دام است . قوانین مالکیت برای منافع افراد فرصت طلب آزادی طبیعی گروههای پایین جامع نابود می سازد .

45. اریش فروم و هربرت مارکوزه به چه دلیل نظریه فروید در تشخیص علل پرخاشگری انسان را رد کردند ؟

فروید معتقد است که پرخاشگری پدیده ای فطری است و نمی توان آن را از روان بشر پاک کرد ولی فروم و مارکوزه آن را عکس العمل انسان در برابر اوضاع اجتماعی و قابل تغییر می دانند .

46. تشخیص های متعدد ریشه نادانی و پرخاشگری بشر و بی نظمی های سیاسی منتج از آن توسط متفکرانی چون هابز ، رسو ،فروید ، برگ و پین بیانگر چه واقعیتی است ؟ بیانگر انتقادهای متفاوتی از نظام سیاسی موجود است

47. رابطه ( تشخیص علل بی نظمی سیاسی ) در نظریات مختلف نظریه پردازان سیاسی چگونه است ؟

    عوامل مصنوعی                                         عوامل طبیعی

          اجتماع  «---------------------------- »   فرد

            اجتماع  «---------------------------- »   فرد

 رادیکال                                                   محافظه کار

                                              

                                  

48. سازو کارهای نهادهای سیاسی که موجب ایجاد مشکلات سیاسی و شکست نظام سیاسی می شوند را نام ببرید ؟

1. .جود مشکلات از نظام کهنه و نابرابری توزیع قدرت و نفوذ

2. وجود مشکلات  نابسامان از فرهنگ سیاسی نظام

3. وجود مشکلات از نهادهای تربیتی جامعه ( تعلیم و تربیت )

4. وجود مشکلات از نادرست بودن دستگاه اداری دولت

5. وجود مشکلات از بحران اقتصادی 1390 ( بحران اقتصادی بین دو جنگ جهانی )

49. بحران اقتصادی 1930 یکی از موضوعات تشخیص علل مشکلات معاصر که موجب شکست نهادهای سیاسی است را توضیح دهید ؟

در فاصله زمانی دو جنگ جهانی اول و دوم بحران اقتصادی شکل می گیرد که آثار آن در سراسر دنیا انتشار یافت و به تفزل اقتصاد و بی کاری مشهور شد لذا در تجزیه و تحلیل ها که علل سقوط اقتصاد چیست   نظریه هایی مطرح شد از جمله هواداران اقتصاد آزاد و طرفداران برنامه نو (روزولت نامزد ریاست جمهوری وقت آمریکا ) که اقتصاد را عامل مشکلات نظام مطرح کرد نخستین اقتصاد دان انگلیسی جان منیارد کینز یکی از تشخیص های پرآوازه درباره علل بحران اقتصادی را بیان کرد .

50. نظریه پردازانی که(وضع طبیعی ) را به عنوان مشکل و ابزار تشخیص علل می دانستند نام ببرید و بگوئید نظریات آنها بر چه اساسی مطرح می شده است ؟لاک ، رسو ، هابز ، آنها در ارائه وضع طبیعی از تجربه فکری خود که با توسل به انتزاعات فرضی همراه بود مشکلات سیاسی و انسانی را از عوامل طبیعی جدا کردند (انتزاعی ) .

51. نظریه پرداز سیاسی چگونه با نظم و خیال از هم پاشیدگی نظام را بازسازی می کند ؟ او جامعه بی سامان خود را می بیند و با تفکر و تعقل و خیال پردازی نشان می دهد که جامعه سامان یافته چه نوع جامعه ای است به عبارت دیگر او فشارها ، بحران ها ، در هم ریختگی ها و نابه سامانی های نظام قدیم را می بیند و در فکر خود به باز سازی نظام سیاسی جدید می پردازد آنگاه طرحی را ارائه می دهد .

52. آیا نظریه پرداز مجاز است صرفأ خیال پردازی کند و جامعه بازسازی شده او خیالی باشد ؟ خیر نظریه پرداز باید جامعه بازسازی شده ای را تجسم کند که با واقعیت مرتبط باشد

53. هدف آرمان شهر چیست ؟ هدف آرمان شهر باید القاء کننده حقیقت یا دست آوردهای سیاست باشد و قابلیت ها و امکانات سیاسی را بیان کند .

54. به چه دلیل به فلسفه سیاسی ، نظریه های هنجاری گفته می شود ؟ زیرا نظریه پرداز معیارهایی را برای جامعه بازسازی شده خیالی خود در نظر می گیرد که آن معیارها هنجارهایی برای زندگی سیاسی می باشد .

55. مفاهیم هنجاری در نظریه پردازی سیاسی چیست و با چه کلمات و عباراتی بیان می شود؟ شکل ، طرح یا مفهومی که به عنوان معیار به کار می رود ( مثل گونیا در دست نجار ) . مفاهیم هنجاری با کلماتی مثل خوب ، درست ، عدالت ، حکمت ، سلامت ، کارکرد گرایانه منسجم ، پخته  

56. بازسازی هنجاری نظریه سیاسی آیا اختراع نظریه پرداز است یا کشف آن چرا؟

بازسازی هنجاری نظریه سیاسی کشف او به دست نظریه پرداز است زیر او با نوعی تجربه فکری یک نظم سیاسی که برآورنده قابلیت های سیاسی انسان است را درذهن خود مجسم می کند.و واقعیت های دنیایی سیاست را به عنوان سرنخ هایی بکار می برد و طرح های کلی تری ارائه میدهد.

57. به چه دلیل " هابز " فلسفه سیاسی را " علم مدن " می خواند ؟زیرا نظریه پرداز برای بازسازی جامعه سیاسی از واقعیت های عینی استفاده می کند نه رویاهای شخصی .

58. نظریه های سیاسی در باز سازی جامعه سیاسی آیا امری ملموس و عینی است یا بر اساس تفکر انتزاعی و مجرد ؟ نظریه های سیاسی امر عمیقا شناختی و معرفتی است ولی در عین حال به مسائل وجودی کاملا مرتبط میشود و چون انگیزه بازسازی ذهنی در ساخت روحی و زیست شناسانه انسان ریشه دارد امری عینی و ملموس است.

59. انواع بازسازی نظری را نام ببرید و بیان کنید ؟

الف : نظریه پردازی رادیکال ( آرمان گرا ) - ریشه را یررسی می کند در روش فلسفی و انتزاعی و خیال پردازی منظقی است عمیق و جامعیت دارد - ضعف آن این است که از حد قابل دسرسی فراتر رود .

ب : نظریه پردازی محافظه کار ( واقع گرایی ) - اساس فکر آن بر گذشته و سنت است - ریشه عمیق در تجربیات گذشته است . ضعف آن این است که به سادگی اسیر رکورد و ارتجاع می شود .

ج : نظریه پردازی بازسازی سیاسی ( عملگرا ) - ما بیت آرمانگرا و واقع گرا است عکس العمل او تجربی است- اصالت را به عمل می دهد از انتزاعی بودن افراطی مصون است - روش انعطاف پذیر و خالی از تعصب است ضعف آن به اندازه کافی تفکر نمی کند و منطقی نیست .

60. در نظریه افلاطون جامعه مبتنی بر عدالت چگونه جامعه ای است و چگونه افلاطون آن را مطرح کرد ؟ جامعه خوشبخت از نظر افلاطون جامعه ای است که به وسیله مردمان خوب اداره می شود - جامعه عادل باشد و رهبران آن عادل باشند  افلاطون شهر آتن را مشاهده کرد ، مشکلات آن را بررسی کرد ، محاکمه و اعدام سقراط را بررسی کرد و این سؤال را مطرح کرد که چه طور چنین اتفاقی روی داد ؟ آنگاه طراحی خود را از شهر و جامعه ای ارائه کرد که مشکلات قبل دولت آتن وجود نداشته باشد .

61. هدف از تدوین جمیز مدیسون - الکساندر همیلتون و جان جی در مقالات فدرالیست چه بود ؟ هدف آنها تدوین قانون اساسی جدید بود که در مقابل "تزلزل هل و بی عدالتی ها و سر در گمی ها که در همه جا امراض کشنده ای هستند و حکومت های مردمی را پژمرده می کنند " تاب مقاومت داشته باشند .

62. اختلاف عمده مدیسون در طراحی نظام خود با افلاطون چه بود ؟

مدیسون بر خلاف افلاطون به جای اینکه نظامی طراحی کند که در آن گروهی برای مقاومت سیاسی تربیت شده اند راه رشد و فعالیت آدم های جاه طلب را بست و با فرصت دادن به رشد افراد دیگر از رشد افراد جاه طلب جلوگیری کرد در واقع افلاطون واقع گرا بود ولی مدیسون خیال پرداز و واقع گرا بود .

63. طرح جامعه امن هابز چه بود ؟ تامیس هابز در زمان جنگ های داخلی انگلستان در کتاب " بویاتان " طرح نظام مقتدرو حاکم مقتدر را برای ایجاد جامعه امن ارائه کرد.

64. طرح جامعه اخلاقی رسو چه بود؟رسو فساد جامعه فرانسه را  ناشی از دغل بازی و نابرابری افراطی بین مردم دانست و طرح ایجاد جامعه اخلاقی را در کتاب قرار داد اجتماعی نوشت و معتقد بود برابری مدنی و حتی برابری اقتصادی باید جایگاه دغل بازی و نابرابری را بگیرد .

65طرح جامعه عاقل((اریش فروم )) چه بود ؟جامعه ی بدون مشکلات روانی و رفتارهای نادرست اجتماعی همراه باشاد کامی توازن و عشق

66. طرح جامعه کمونیستی کارل مارکس چه بود؟جامعه ای بود که هیچکس رشته تخصصی مشخصی ندارد و هرکس به چیزی که علاقه دارد می تواند وارد شود . این الگو را دیالکتیک نام نهاد و مشکلات و بی نظمی های سیاسی در زمینه تغییرات دیالکتیکی تضاد تلقی میشوند و تغییرات دیالکتیکی بریا از بین بردن این تضاد هاست وی این جامعه خوشبخت را با تحول انقلاب امکان پذیر دانست .

67 . کتاب دیوید هیوم چه نام دارد ودر خصوص چه موضوعی نوشته شده است ؟

رساله ای درباره سرشت آمدمی = موضوع کتاب فرق بین آنچه هست و آنچه باید باشد.

68. یکی از خصوصیات بارز راه حل های تجویزی در نظریه سیاسی منطق بودن با حقایق است یعنی چه ؟ یعنی اگر در دنیای واقعی همه چیز عاقلانه باشد آنگاه راه حل های تجویزی حقیقی خواهند بود چرا که وقتی برداشت انسان از دنیای سیاست شکل می گیرد در رفتار او اثر می گذارد و جنبه های تجویزی نظریه های سیاسی استنتاج هایی هستند برای عکس العمل های عقلایی .

69. یکی از رابطه های پنهان و اسرار آمیز بین هست و باید اصل واقعیت است آنرا توضیح دهید ؟ اصل واقعیت صرفأ ما را وادار می کند واقع گرایانه عمل کنیم - برداشت واقعی و روشن از جهان خارج داشته باشیم یعنی آنچه باید باشد نه آنچه هست و بین رویا و حقیقت اصیل تفاوت قائل شویم .

70. یکی از رابطه های پنهان بین هست و باید " انگیزه های طبیعی آدمی " است آن را شرح دهید ؟ انگیزه های طبیعی آدمی پیامد الگوهای رفتار بهنجار انسان است انسان می تواند خواستار استبداد ، نابودی و هرج و مرج باشد اما در حالت بهنجار از آن اجتناب می کند و برای شادی ، نظم ، آرامش و دوری از خطر را انتخاب می کند یعنی دو راه وجود دارد اگر عاقل باشد و رفتار بهنجار داشته باشدهیچگاه خودش را به خطر نمی اندازد .

71. چرا نظریه های سیاسی جدال برانگیز هستند ؟ زیرا یافته های نظریه پردازان سیاسی مانند مانند کشفیات پلیس خالی از غرض نیست و چون ابتدا مشکلات و بعد راه حل ها را بررسی می کنند کارشان کاملا عینی است و در بسیاری موارد موضوعات مهم و منافع حقیقی اشخاص مطرح است و عثایدی که در نظریات سیاسی مطرح می شود پیامدهایی دارد که در این راستا برخی ضرر می کنند و برخی منفعت می بینند .

72. به چه دلیل نظریه های سیاسی سرآمد علوم هستند ؟ از گستردگی خاصی برخوردارند که سایر علوم نمی توانند با آن برابری کنند - از سایر پژوهش ها گسترده ترند و تأ ثیر گسترده ای بر رفتار انسان دارند - در رأس هرم سایر علوم هستند .


[ پنج شنبه 93/3/8 ] [ م. مباشری ] [ لطفا نظر دهید ]
[ پنج شنبه 93/3/8 ] [ م. مباشری ] [ لطفا نظر دهید ]

سئوالات کتاب نظریه پردازی در روابط بین الملل(دکتر سید حسین سیف زاده)

1)      امپریالیسم چیست؟ در لغت به‌معنای  جهان‌گشایی، امپراطوری‌گرایی، سلطه‌گرایی بوده و بطور کلی، تسلط سیاسی و اقتصادی کشوری بر کشور و سرزمین هایدیگر که گاه با تسخیر خاک آن کشور به وسیلة قدرت نظامی توأم بوده و گاه بهصورت استقرار حکومت های دست نشانده برای تأمین منافع سیاسی و اقتصادی کشورمسلط نمایان می شود.

2)     تبیین چهارگانه چارلز رینولدز در خصوص امپریالیسم را بیان کنید؟

وی چار بیان از امپریالیسم ارایه نموده است: 1-تبیین امپریالیسم ناشی از قدرت2-تبیین اقتصادی امپریالیسم3-تبیین زیست شناختی اجتماعی امپریالیسم 4-تبیین ایدئولوژیکی امپریالیسم

3)    نظریه تبیین امپریالیسم ناشی از قدرت چارلز رینولدز را بیان کنید؟

امپریالیسم، شکلی از گسترش اقتدار است که با مقهور ساختن دیگر بازیگران به منصه ظهور می رسد.اما نظریه امپریالیسم ناشی از قدرت می گوید که کلیه واحدهای سیاسی که منابع لازم برای اعمال سیاستهای امپریالیستی داشته باشند، به سیاست امپریالیستی اقدام خواهند کرد و محرک این اقدام غیر عقلایی و بی منطق، ترس امنیتی در قالب «تغییر وضع موجود» است.بر اساس این نظریه هرج و مرج طبیعت ساختار حاکم بر روابط جوامع است و هر یک از جوامع، امنیت خود را از سوی جوامع دیگر در معرض تهدید می بیند؛ از این رو جوامع یا کشورها برای رفع تهدید به افزایش قدرت نظامی و گسترش حوزه نفوذ ارضی خود دست می زنند و این اقدام، واکنش متقابل جوامع دیگر را در اقدام به رقابت نظامی برای حفظ و افزایش موقعیت خود در برخواهد داشت و در تداوم این کنش، روابط سلطه جویانه امپریالیستی بر روابط جوامع حاکم خواهد شد؛ در نتیجه تنها تشکیل امپراطوری متضمن امنیت دایمی است.

خلاصه: مرحله آغازین ترس-- مرحله مسلح شدن مرحله رقابت برتری نظامی به شکل دایره ای هستند که مرحله به مرحله بوجود می ایند .(بحث تولید انبوه و مصرف انبوه مطرح نیست)

4)    نظریه تبیین اقتصادی امپریالیسم چارلز رینولدز را بیان کنید.

تئوری های اقتصادی امپریالیسم در دو دسته و گروه قابل تمایزند.دسته اول، جبرگرایان که از مارکسیسم تأثیر می گیرند واراده گرایان که غیر مارکسیت واز لحاظ سیاسی لیبرال پیشرو محسوب می شوند.

الف- بر اساس رویکرد مارکسیستی یا جبری = امپریالیسم نتیجه قهری سرمایه داری است ولی از آنجا که اراده امری روبنایی و بازتاب وضعیت زیر بنایی اقتصادی است، چنین امری در سرمایه داری ممکن نیست. باید اقتصاد کمونیستی به وجود آید تا زیر بنای جدیدی برای رفتار غیر امپریالیستی و غیر استثماری فراهم شود.

ب-اراده گرایان لیبرال مثل هابسون، دوئوتی و فالتزگراف امپریالیسم اجتناب پذیر و احتمالا غیر قهری است و با اعمال یک سری سیاستهای توزیعی می توان پدیده کم مصرفی در کشورهای سرمایه داری را که عامل اصلی امپریالیسم است بر طرف کرد. جدا از اختلاف نظری که مارکسیستها و لیبرال ها درباره امپریالیسم اقتصادی دارند، هر دو دسته، امپریالیسم جدید اقتصادی را مرحله نهایی نظام سرمایه داری می دانند.که بر اثر تلفیق تضادهای داخلی با گرایش ذاتی توسعه طلبی برای کسب ارزش اضافی ایجاد می شود. فرآیند امپریالیسم اقتصادی از نظر متفکران این نظریه به شرح زیر است. هدف سرمایه داری از تولید کسب سود بیشتر و کاهش هزینه هاست از این رو سرمایه داری برای افزایش بهره وری تولید سرمایه ثابت (تجهیزات)را جایگزین سرمایه متغیر (کارگران) می کند. در نتیجه کارگران قدرت خرید خود را از دست می دهند و با تلفیق بهره وری تولیدی و کاهش قدرت خرید کارگران پدیده کم مصرفی از یک سو و انحصار مالی (ادغام سرمایه بانکی با سود) از سوی دیگر ایجاد خواهد شد و دولت سرمایه داری ناگزیر به ایجاد تقاضای موثر در خارج از مرزها است. (کشورهای عقب افتاده) در این مرحله سرمایه داری وارد مرحله امپریالیسم می شود و اگر کشورهای امپریالیستی قلمرو اقتصادی جدیدی برای تقسیم بین خود نداشته باشند، در آن صورت جنگ امپریالیستی اجتناب ناپذیر خواهد بود

ساختار زیر بنائی اقتصاد سرمایه داری ،زمینه ای را برای پیدایش امپریالیسم اقتصادی بوجود می آورد و بحث مارکسیسم را مطرح میکند.همه مارکسیستها زیر بنا را اقتصاد می دانند و بر جبریت ماتریالیسم تاریخی تاکید می کنند.مارکس و انگلس معتقد بودند که همیشه مبارزه ای بی امان و بدون توقف بین دو طرف نظامهای اقتصادی وجود داشته است و در هر دوره بیک صورتی بوده و گروه جدید از بین برنده دوره قبلی بوده است.

خلاصه=کمون اولیه (نبود اقتصاد)دوره برده داری(روم باستان)فئودالیسم (در اروپا رعیت با زمین خرید و فروش می شده )سرمایه داری (تضاد بین بورژوازی و پرولتاریا)سوسیالیسم (که بدنبال شکست سرمایه داری بوجود میاید و تضادی در آن نیست.)

5)     نظریه تبیین زیست شناختی اجتماعی امپریالیسم چارلز رینولدز را بیان کنید.

متفکران بر جسته آمریکایی و اتریشی یعنی تورستین و بلن و جوزف شومپیتر و کزاد لوزتر امپریالیسم را تبیین زیست شناسی کردند.تبیین آنها از امپریالیسم ،ریشه زیست شناسی اجتماعی دارد. پدیده امپریالیسم و نظامی گری جزء خوی و ذات امپریالیسم است ،از دیدگاه زیست شناسی ، زندگی گرگها را مثال می زنند که سلطه پرست و درنده هستند.پس معتقدندکه این درندگی در درون امپریالیستها وجود دارد. بر اساس این نظریه امپریالیسم ناشی از خصلت های موروثی و ژنتیک انسان است که به صورت تهاجم علیه هم نوع تجلی می یابد و چون پدیده ای غیر عقلایی است و تحت تاثیر عادات و غرایز انسان است با سرمایه داری که امر عقلایی است ارتباط ندارد. بر این اساس اگر انسان مایل به بقای خود باشد در آن صورت برای دستیابی به منابع کمیاب، باید رقبای خود را تسلیم یا نابود کند و برای این هدف باید از خصلت پر خاشجویی (تحمیل خشونت قهر آمیز بر دیگران)علیه ضعیفترها استفاده کند و از آنجا که مکانیسم پرخاشجویی ذاتی انسان هنگام برخورد با محرک خارجی یعنی «منابع کمیاب در اختیار دیگر کشورها» فعال می شود، در آن صورت کشورها برای دستیابی به منابع کمیاب علیه کشورهای دارنده آن منابع به جنگ امپریالیستی دست می زنند.

 

6)     نظریه تبیین ایدئولوژیکی امپریالیسم چارلز رینولدز را بیان کنید   تجربه تاریخی اروپا از پیدایش سه نظام ایدئولوژیک کلیسایی، فاشیستی و مارکسیستی که به نوبه خود هر کدام موسس رژیم های سیاسی توتالیتری در داخل و مجری سیاست امپریالیستی در صحنه جهانی بودند، بستر شکل گیری این نظریه را فراهم کرد. بر اساس این نظریه در ذات هر ایدئولوژی، نوعی نارضایتی از وضعیت موجود نهفته است و هر گاه ایدئولوژی غالب شود به ویژه پس از انقلابها (و از آنجا که انقلابها مرز نمی شناسند) و بتواند با ابزارهای شعاری، توده ها را بسیج کند، در آن صورت اهرم لازم برای تحقق بخشیدن به خواسته های خود را یافته است. و کار برد خشونت در داخل که از ملزومات نظام های ایدئولوژیک است در نقطه مرزی متوقف نمی شود بلکه از مرزها گذشته و موازنه قدرت را برای ایجاد یک مدینه فاضله گسترده بر هم می زند. از این رو ایدئولوژی مبنای سیاست های امپریالیستی قرار می گیرد.مورگنتا، کرین برکیتون و جاناتان آلدرمن به عنوان متفکراین نظریه معتقدند، روابط بین جوامع اعتقادی یا ایدئولوژیک ضرورتا خصمانه است که با نابودی یا تابع شدن دیگر جوامع محو شدنی است. به نظر مورگنتا یک سیاست امپریالیستی همیشه نیاز به ایدئولوژی دارد؛ زیرا بر عکس سیاست حفظ وضع موجود، سیاست امپریالیستی باید توجهی برای اقدام به تغییر وضعیت موجودی که خواهان سرنگونی اش است داشته باشد. زیرا با تعریفی که ایدئولوژی از انسان می دهد وضعیت موجود را برای رستگاری او مناسب نمی بیند؛ از این رو ایدئولوژی پیروان خود را به تغییر گسترده این وضع دعوت می کند و اعتقاد کامل به اعتبار یک ایدئولوژی هر چند متناقض، شخص را به انجام هر اقدامی که برای تعیین موفقیت لازم باشد وا می دارد و یا چون ایدئولوژی بیشتر حرکت ساز است، پیروان را چنان تقبیح می کند که آنان حتی حاضرند زمینه را برای تاسیس مدینه فاضله در زمان حیات اعقاب خود فراهم کنند.

7)    نظریه وابستگی را بیان کنید.

نظریه های امپریالیستی، کشور امپریالیست را باعث ناامنی جنگ، تجاوز، هرج و مرج می دانستند ولی در نظریه وابستگی کشورهای توسعه نیافته یا عقب افتاده نیز مقصر و مسوول هرج و مرج و جنگ و تجاوز هستند ولی، در رویکردی جدی تر وابستگی کشورهای عقب مانده را در نظام بین المللی تحلیل می کنند. گوندرفرانک و سمیر امین به عنوان مطرح ترین نظریه پردازان وابستگی متعقدند، مراحل پیشرفت نظام سرمایه داری در شمال و عقب ماندگی کشورهای جنوب، نوعی رابطه اقتصادی و وابستگی بین این دو دسته از کشورها ایجاد می کند که به مقتضای آن سیر فرآیند عقب افتادگی یکی به فرایندگی پیشرفت و شکوفایی دیگر منتهی می شود و کسانی که در جنوب یا پیرامون، سود می برند طبقه کمپرادور هستند که باشمال در ارتباطند و نمایندگان محلی امپریالیست هستند. در مجموع در تئوری وابستگی می توان گفت، اگر نظام سرمایه داری کشور با بحران روبرو شود در آن صورت برای رفع بحران های خود به همکاری با دیگر کشورهای سرمایه داری در قالب شرکتهای چند ملیتی دست می زند و انحصار مبادلات صنعتی، اقتصادی و مالی را به خود اختصاص می دهند و طبیعتا در مبادله با کشورهای عقب افتاده در موقعیت برتری برای تامین منافع خود قرار می گیرند. از سوی دیگر کشورهای عقب افتاده برای دستیابی به توسعه صنعتی از طریق انتقال تکنولوژی مجبورند به خواسته های جمعی کشورهای صنعتی تن دهند و در نتیجه نحولات داخلی و رفتار خارجی آنان نسبت به خواسته ها و الزامات کشورهای صنعتی شرطی می شود. و از این بعد شاهد دو دسته کشورهای مرکز و حاشیه هستیم و منزلت کشورهای صنعتی با استفاده از منابع کشورهای جنوب و تعمیق روند توسعه افزایش و منزلت کشورهای جنوب با انتقال منابعش به کشورهای شمال (مرکز) و شیوع توسعه عدم توسعه کاهش خواهد یافت.

8)نظریه وابستگی فرانک  رابیان کنید. معتقد است توسعه ناشی از توسعه جهانی نظام سرمایه داری است. وی با استناد به مطالعات خود در شیلی و برزیل می گوید مرکز آنچنان ساختار کشور پیرامونی را مشروط می کند که این کشورها نمی توانند به توسعه مستقل و رضایت بخشی دست یابند و اگر کشورهای پیرامونی، رابطه خود را با مرکز تضعیف کنند می توانند توسعه اقتصادی بیشتری را تجربه کنند.

9)نظریه وابستگی سمیرامین  را بیان کنید. او معتقد بود جهان تنها یک بازار دارد که همان بازار جهانی سرمایه داری است و وابستگی با تجارت خارجی پدیدار می شود که شامل صدور مواد اولیه در مقابل واردات کالاهای ساخته شده است.

10) نظریه وابستگی آندره گوندرفرانگ را بیان کنید. وی یکی از برجسته‌ترین نظریه پردازان وابستگی علت توسعه‌نیافتگی کشورهای جهان سوم را در رابطه زنجیروار متروپل- اقمار (مرکزپیرامون) پی‌جویی می‌کند. او معتقد است علت توسعه یافتگی را باید در روابط ساختاری که در طول تحولات اقتصادی اجتماعی بین کشورهای توسعه‌یافته و توسعه‌نیافته کنونی موجود است، دنبال کرد. کشورهای ثروتمند یک مرکز(متروپل) را تشکیل داده‌اند که کشورهای اقماری(جهان سوم) پیرامون آنها گرد آمده‌اند و در حالی که اقتصادشان به اقتصاد کشورهای پیشرفته‌ وابسته است، خودشان عمدتاٌ دچار فقرند.

11)نظریه های چرخه ای استیلای فرهنگی آنتونیوگرامشی و نوام چامسکی را بیان کنید.

دو متفکر این نظریه هستند. ایشان معتقدند، چنانچه جامعه ای بتواند بهتر از سایرین، جهان را تبیین کند از لحاظ فکری می تواند هدایت و رهبری فرهنگی جوامع دیگر را به دست گیرد و عملکرد سلطه طلبانه اش نیز از مشروعیت کافی برخوردار خواهد بود. بنابراین هر قدرت که بتواند بهتر از سایرین، افکار را هدایت کند، می تواند با قبولاندن جهان بینی خود،رهبری فرهنگی و هدایت افکار را به دست آورد و با تحکیم سلطه هژمونیک، رفتار سیاست خارجی خود را مشروعیت بخشد. بر خلاف دیدگاه مارکسیستی گرامشی، نوام چامسکی با طرح مورد آمریکا بر این ادعاست که استیلا طلبی آمریکا به طور آگاهانه انتخاب شده است. و در جنگ سرد برای حفظ سلطه خود لازم می دید از لحاظ ایدئولوژیک، تصویری هولناک و امپریالیستی از شوروی در مقابل نوع دوستی حقوق بشری خود ارایه دهد و با این سیاست، آمریکا با بهره گیری از تهدید دشمن قدرتمند و غول آسا زمنیه های برتر صنعتی خود را تضمین می کرد. کشورهای ضعیف به مقتضای این تصویر هولناک به منظور دفاع از خود و دفع این تهدید واهی، داوطلبانه خواهان مداخله آمریکا می شوند.

12) نظریه های چرخه ای استیلای اقتصادی امانوئل والرشتاین را بیان کنید.

امانوئل والرشتاین با تلفیق یاقه های مارکسیسم و کارکردگرای ساختاری به نوعی تفسیر خاص از تحولات بین المللی می رسد. او معتقد است ساختار سیاسی بین المللی، محصول روبنایی از رقابت درونی نظام سرمایه داری است و وضعیت ساختاری موجود برای شکل گیری و تداوم بقای نظام سرمایه داری لازم است. از این رو وجود نظام های تابعه سیاسی گوناگون در داخل نظام واحد سرمایه داری جهانی، بقای این نظام را تعیین کرده است. متقابلا نیازهای کارکردی سرمایه داری نیز به بقای این ساختار کمک می کند. البته والر شتاین بعدا نگرش جدیدی ارایه داد و مقوله جهان شمولی اقتصادی را طرح کرد که بر اساس آن حاکمیت منافع مشترک اقتصادی در صحنه بین المللی، موجب ثبات و صلح می شود و در این نظریه در زمره کثرت گراها قرار گرفت که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.

13) نظریه های چرخه ای استیلای نظامی کوئیسنی رایت را بیان کنید.

کوئیسنی رایت، متفکر بر جسته این نحله معتقد است، حوادث گذشته نشان داده که هر نیم قرن یک بار، جنگهای عمده ای اتفاق افتاده که به صورت یک در میان از شدت فزاینده تری بر خوردار بودند و پس از اتمام هر جنگ، شاهد برهه ای از آرامش طلبی و تنفر از جنگ هستیم. و از عوامل روانشناسی، اقتصادی، سیاسی، داخلی و فیصله نیافتن مخاصمات قبلی به عنوان عوامل پیدایش جنگ های جدید نام می برد. «رایت» در مقابل برهه های پنجاه ساله جنگی برهه وضعیت جنگی و صنایع ناشی از آن را دستخوش تغییرات صد و پنجاه ساله می داند. به این لحاظ «رایت» هر چرخه بلند در روابط بین الملل را مستلزم تحقق وضعیت جدیدی می داند که با وضعیت قبلی همخوانی دارد.

14) نظریه های چرخه ای استیلای سیاسیجورج مدلسکی را بیان کنید.

جورج مدلسکی مفهوم پیشوایی را به جای استیلا به کار می برد و منظور از پیشوا بازیگری است که توان نوآوری و حرکت به جلو را در جهت ارتقای مصلحت عمومی دارد و عملش مشروع خواهد بود. به نظر «مدلسکی» هر چرخه استیلای سیاسی بر جهان حدود یک قرن به طول می انجامد. به طور خلاصه در توضیح وجوه مشترک نظریات چرخه استیلا می توان گفت، نظام جهانی بر تلاش استیلا جویانه بازیگران مبتنی است و بازیگران قدرتمند سعی دارند به رهبری آن نایل آیند و از طرق مختلف سعی می کنند قدرت خود را نسبت به رقبا بهبود بخشند و از سویی سعی خواهند کرد، از دستیابی دیگر بازیگران به قدرت برتر جلوگیری کنندو برای حفظ قدرت برتر به نوآوری سیاسی و اقتصادی دست می زنند.

 


[ پنج شنبه 93/3/8 ] [ م. مباشری ] [ لطفا نظر دهید ]

نظریه های مختلف در روابط بین الملل

1. رهیافت کلان نظام در نظریه های روابط بین الملل برچه رهیافتی استوار است ؟

 

رهیافت کلان نظام به کل نظام بین المللی اشاره دارد . تحلیل متفکرین این نظریه بر مفاهیم ، مفروضه ها و قیاضای انتزاعی کلی تأکید دارند . با این معنا مرجع برسی و تحلیل اطلاعات برای نظریه پردازان کلان نظام مبنی برورودی های زمینه ساز از محیط بین المللی و صحنه های پذیرنده سیاست خارجی ناشی از کل نظام بین المللی است . این داشمندان با نادیده گرفتن کشور ها به عنوان زیر مجموعه های نظام بین المللی در شکل گیری و اجرای سیاست خارجی توجه خود را به مسائلی چون ترکیب ساختاری قدرت معطوف می کنند. با بررسی کلی از نظریات فوق آن ها مدعی هستند که شاخصه رفتاری کشورها تابع خروجی حاصل از شکل گیری در سطح کلان نظام است و بر رفتار خارجی آن ها اثر می گذارد . (کشورها در تصویر این نظریه پردازان به عنوان واحد های عضو همانند توپ های بیلیارد محسوب می شوند که ماهیت درونی آن ها یکسان است و چگونگی چرخش آن ها برروی میز تأثیر تغییر سازی ندارد بنابرین پژوهشگرانی که از این راهبرد کلان تأثیر می پذیرند (ضمن فراموش کردن تفاوت ها برای بازیگران عضو نوعی همگونی برای ان ها قائلند.) دولت های .... را به عنوان واحدهای یکدست و مشابه به حساب می آورند. بنابراین در این مدل ها بر وجود نوعی سلطه جبری نظام بر روند سیاست گذاری کشورها تأکید می شود بر وظیفه میدانی اقدام سیاست خارجی کشورها به داخلی سازی قواعد نظام بین المللی و قدرت انطباق آن ها با فرهنگ غالب نظام مجدود می شود .)

2. نظام بین المللی چه تأثیراتی سیاسی (خارجی) کشورها دارد ؟ بیان کنید آن ها را ؟

الف) تأثیر ساخت اجتماعی فرهنگی نظام بین الملل                      ب) منزلت و جایگاه کشور در نظام بین الملل

ج) ساختار قدرت در نظام بین الملل                                          د) قیود و محدودیت های محیطی

                                            ه) ماهیت مبادلات مشترک داخل نظام

3. رهیافت خرد درتجزیه و تحلیل سیاست خارجی برچه مبنایی استواراست ؟

وجود کشورهای مختلف الوجوه خرد شاخصه ای متمایز کننده را به وجود می آورد که به طرق گوناگون بر چگونگی رفتارسیاست خارجی کشورها تأثیرمی گذارد. این رهیافت خرد به نقد فرضیه توپ بیلیاردی متفکرین کلان  نظام بر می خیزد. در نتیجه متفکرین با رهیافت خرد فرض می نمایند وجود مختلف الوجوه کشورها موجب ارائه برون دادهای گوناگونی می شود که به عنوان درونداد برای نظام بین الملل عمل می کنند. شاهد مدعای این متفکران نه تنها وجود اقدامات تئوریکی است بلکه مولفه های نظام بین المللی را به بخش جهان اول دوم سوم یا شمال وجنوب یا منطقه های مختلف تقسیم می کنند. نظریه پردازان رهیافت خرد معتقدند رفتار سیاست خارجی کشورها عمدتأ تابع عوامل عناصر داخلی است. که پیروان این رهیافت متدولوژیک خود به دو گروه ذهنی گرا و عینی گرا تقسیم می شوند .

4. دیدگاه های رهیافت های خرد گرا را هر کدام توضیح دهید ؟

خرد گراها دو دسته هستند : الف) عینی گراها ب) ذهنی گراها

الف) عینی گراها رفتار سیاست خارجی کشور تابع مقتضیات داخلی و محیط استقرار هر واحد خاص جغرافیایی به حساب می آورند. در نتیجه این دسته از متفکرین به مطالعه تاثیر نیروهای بنیادی حاکم بر سیاست خارجی کشور ها می پردازند. به نظر آنها برای ارزیابی الگوی رفتار خارجی کشور های عضو باید به بررسی این نیرو ها پرداخت (وجود مخاصمه ایران و عراق در برهه های مختلف زمانی و تحت رژیم های گوناگون مثال خوبی برای توجیه تفکر این دسته از پژوهشگران عینی گرا می باشد .

ب) برجسته ترین رهیافت فکری را نظریه پردازان تصمیم گیری تشکیل می دهند (ذهنی گرا ها ) که به پویش تصمیم گیری توجه نموده و اثرات آنرا بر شکلگیری اخذ و اجرای تصمیم مورد بررسی قرار می دهند در نظر این دیدگاه تصمیم سیاسی هر جامعه محل برخورد درون دادهای موثر بر تصمیم گیری و برون داد های ناشی ازدستگاه تصمیم گیری است که به شکل سیاست های آمرانه و رسمی هر جامعه وارد محیط می شود . کشور مهمترین واحد اقدام در نظام بین الملی است و در آینده هم این نقش را ایفا خواهد کرد.

5- جهان بینی لیبرالیست ها بر چه اعتقادات و مفروضه هایی استوار است؟

1-       سرشت و ذات بشر خوب و نوع دوستانه است و بنابر این انسان ها قادر به کمک متقابل و همکاری هستند .

2-       نگرانی اساسی بشر برای رفاه ، ترقی و پیشرفت را امکان پذیر می نماید .(اصل رشد و توسعه تمدن مجددا مورد تایید و تصدیق قرار می گیرد )

3-       رفتار بد بشر معلول و محصول انسان شرور نیست ، بلکه معلول نهادها و ترکیبات ساختاری بشر است .

4-       انسان اگر بر مبنای فطرت خوب و نوع دوست خود عمل کند ، رفتاری همکاری جویانه و صلح آمیز خواهد داشت.

5-       برای استقرار صلح و همکاری بین المللی باید به اصلاح نهاد ها و ساختارهای که انسان را از فطرت واقعی خود دور انداخته است پرداخت و فر آیند ها و نظام های تربیتی و اجتماعی باید اصلاح شوند .

6-       کشور ها ذاتا خود پرست و جنگ طلب نیستند بلکه به دنبال همکاری و نوع دوستی هستند و لذا قابلیت اصلاح رفتار ها ی نابه هنجار خود درا دارند.

  6-به اعتقاد لیبرالیست ها وجود چه عواملی در سطح بین المللی کشور هار ار به سمت همکار ی های بیشتر سوق می دهد؟  

1-       وابستگی متقابل میان کشور ها به ویژه در عرصه های اقتصادی و تجاری سبب همکاری بیشتر دولت ها با یکدیگر و بی میلی به جنگ و کاهش منازعات وادار کرده است

2-       رواج وگستر دموکراسی در عرصه بین المللی عامل کلیدی صلح و کاهش منازعات و افزایش همکاری ها گردیده

3-       وجود نهادهای بین المللی (آژانس انرژی اتمی ، صندوق بین الملی پول ) و ایجاد یک سلسله از قواعد و هنجار ها به کاهش رفتار خود خواهانه دولت ها کمک کرده و دولت ها را تشویق به همکاری برای بدست آوردن منافع بلند مدت کرده است .

7-رویکرد ارتباطات بر روابط بین المل را بر اساس ایده های لیبرالیسم توضیح دهید ؟

1-       رویکرد ارتباطات دیگر به قدرت به عنوان متغییر اساسی در تبیین پدیده های سایسی نمی گردد بلکه به وجود هماهنگی بین تلاش ها و انتظارات انسان ها برای دست یابی به اهداف جامعه می پردازد .

2-       روی ماهیت تجربی مفاهیم تاکید زیادی می شود و سعی بر این است تا تمام مفاهیم از طریق سنجش و نگاشت عملیاتی شوند . هر آنچه آماراجازه اندازه گیری بدهد اندازه می گیرند.

3-       رویکرد ارتباطات به هیچ یک از سطوح تحلیل محدود نمی شود .

  8-نظریه کارکرد گرایی را از دیدگاه میترانی توضیح دهید ؟

نظریه های مربوط به فرآیند همگرایی از میترانی ریشه های همکاری بین الملی در قلمرو وابستگی متقابل کارکردی جستجو می شود به علت وجود مشکلات فنی در جوامع مدرن امروزی ( که سیاست مداران قادر به حل آن نیستند ) همکاری دولت ها را درذ زمینه های اجتماعی ، اقتصادی و فنی اجتناب ناپذیر کرده است . فرض وی بر این است که سیاست و اقتصاد را می توان از هم جدا کرد . از این منظر آنچه به اقتصاد و حیات اجتماعی مربوط می شود در عرصه (سیاست پایین یا ملایم ) قرار می گیرد  و امکان همکاری در آن راحت تر است  و این وضعیت قاعده بازی را از حاصل جمع جبری صفر به حاصل جمع متغیر و بعضا مثبت تغییر می دهد .(همکاری در یک حوزه فنی یا کارکردی زمینه را برای کمک های مشترک در زمینه های دیگر فراهم می کند .) روند های جدید دیوار سخت حاکمیت ملی را سست خواهد کرد زیرا با آشکار شدن دستاورد های ناشی از این همکاری امکان به وجود آمدن اتحادیه سیاسی فرا ملی نیز هست و در نهایت وی آرمانگرایانه نتیجه می گیرد چنانچه همکاری در حوئزه کارکردی و غیر سیاسی پا بگیرد شاهد صلح بین الملی خواهیم بود . وس همگرایی را صرفا در شرایطی امکان پذیر می دانست که زمینه برای ایجاد مشارکت سازمان یافته بین کشور های اروپایی فراهم شود .

9-نظریه نو کار کرد گرایی را از منظر ارنست هاس بیان کنید ؟

نوکارکردگرایی حول محور تسری که دو شکل به خود می گیرد می چرخد . 1. تسری کارکردی (که همگرایی در یک بخش فشارهایی برای همگرایی به بخش های دیگری آورد .) 2. تسری سیاسی (از همگرایی اقتصادی نشأت میگیرد ) آن ها به فراکنش های منطقه ای و سود و زیان های همراه آن ها برای کنش گران ، ارتباط میان نخبگان ، مناسب بودن نهادها در مورد فشارهای فراکنشی توجه دارند . به تأکید بر حجم و میزان مراوفات ، شبکه های چانه زنی و راهبردها را به عنوان دادهای پایه ای مطالعه می کنند. ارنست هاس (هم گرایی را به عنوان فرایندی می دانست که زمینه های ایجاد وفاداری مشترک بین کشورهای اروپایی را فراهم می کرد.) وی معتقد بود که کشورهای اروپایی برای رسیدن به اهداف خاص نیازمند این وفاداری مشترک هستند. این امر نیازمند ایجاد سازمان و ساختاری بود که بتواند اهداف و تمایلات کشورهای اروپایی را با هم هماهنگ سازد و زمینه لازم برای حداکثر همکاری های برای بدست آوردن منافع مشترک را به وجود آورد . برای تحقق این امر کشورهای اروپایی باید حاکمیت خود را نادیده بگیرند و به تعهداتی که نهادها وسازمان ها برای آن ها ایجاب کرده اند به منافع و مطلوبیت های بیشتری دست نمایند. نوکارکردگرایی تأثیرات بسیاری در پیش برد همگرایی اروپایی داشته است .

10- نظریه صلح دمکراتیک از دیدگاه امانوئل کانت را توضیح دهید ؟

کانت معتقد بود صلح مستلزم وجود حک.مت هایی مبتنی بر قوانین اساسی جمهوری خواهانه است که سه چیز را تضمین می کند ( احترام به آزادی فردی ، واحد قانون گذاری و تفکیک میان اقتدار اجرایی و مقننه با برابری سیاسی همه شهروندان ) طبق این نظریه همکاری های اقتصادی و سیاسی و حفظ آن در میان دموکراسی های توسعه یافته قوی تر است. کانت معتقد بو تشکیل اتحادی از دولت های دموکراتیک با هدف تضمین آزادی دولت های عضو صلحی پایدار به ارمغان خواهد آورد که به همه جنگ ها خاتمه خواهد بخشید . چنین اتحادی هماهنگی اقتصادی نیز باید داشته باشد و این توسعه وابستگی اقتصادی متقابل موجب تقویت چنین اتحادی می شود. درنتیجه برای دستیابی به صلح وثبات باید نظام های سیاسی لیبرال دمکراتیک ایجاد کرد . در مورد اینکه دموکراسی ها به ندرت با هم میجنگند دو استدلال وجود دارد : 1. هنجارهایی که فرایندهای تصمیم گیری دموکراتیک در آن شکل می گیرد. 2. محدودیت های نهادی تأکیدمی ورزد(تفکیک اقتدار میان قوه اجرایی و مقننه فرایند استفاده از زور و قدرت نظامی را توسط رهبران مشکل می سازد .) تأکید کانت بر ( دموکراسی، وابستگی متقابل اقتصادی و سازمان ها و حقوق بین الملل ) به عنوان پایه های صلح ابدی در روند همگرایی اروپا مورد بهره برداری قرار گرفت .


[ شنبه 92/12/24 ] [ م. مباشری ] [ لطفا نظر دهید ]


11- مکتب نولیبرالیسم یا نهادگراها ی نو لیبرال را توضیح دهید ؟

نولیبرالیسم یک تلاش نظری برای سازش لیبرالیسم و واقع گرایی بود. آن ها به نقش کشورها و قدرت در نظام بین الملل اذعان دارند و کشورها را بازیگران عاقل می دانند که در صدد به حداکثر رساندن منافع خود هستند و نظام بین الملل را آنارشیک و فاقد یک مرجع و اقتدار مرکزی می دانند . نولیبرال ها به وجود عنصر یا سازگاری و درگیری در همکاری اعتقاد دارند و آن را بخش جدایی ناپذیر عمل کرد دولت ها می دانند (نزدیکی دولت ها بیش از اندازه به هم اصتکاک ایجاد می کند که البته دولت ها دوباره تلاش می کنند این اختلافات را از بین ببرند.) باور پایه نولیبرال ها این است که دولت ها به خاطر کسب سود بیشتر با کشورها همکاری می کنند ونسبت به دستاوردهای دیگران بی تفاوتند در نتیجه بزرگترین مانع همکاری در میان دولت های عقلانی و خود محور را مسئله تقلب دیگران می دانند. هم گرایی اروپا تا حد زیادی به خاطر مقررات زدایی در فعالیت های فرامرزی اقتصادی بوده است و مفاهیم اصلی نو لیبرالیسم از جمله مفهمو رقابت آزاد و وابستگی متقابل در این زمینه نقش بسیار مهمی داشته اند .

12- واقع گرایی را توضیح دهید ؟

این نظریه در اندیشه و فلسفه مورخانی مثل ماکیاولی و هابز واقع گرایانن انسان را بد ذات می دانند و می گویند خشونت و منازعه در سرشت آدمی امری طبیعی و غریزی است و کشور ها مهم ترین دغدغشان بقا و ادامه حیات است وکشور ها از انسان بیشتر احساس ناامنی می کنند چون در نظامی قرار دارند که فاقد مرجع و اقتدار مرکزی شروع است . کشور ها اولویتی بالاتر از امنیت و قدرت ندارند . قدرت طلبی در روابط بین الملل امری طبیعی است و تامین آن با توسل به زور جنگ نیز جایز است . د رزمینه تفکرگرایی واقعی همکاری برای بهره مندی مشترک بسیار مشکل است زیرا اعتماد وجود ندارد و دولت ها نسبت به نیات آینده یکدیگر بدبین هستند . ترس از استعمار شدن توان وابستگی متقابل آسیب پذیر تر می کند . دلیل عینی تر برای احساس عموم امنیت دارند. در نتیجه دو عامل در چشم انداز واقع گرایان مانع همکاری می شود . 1- ملاحظات مربوط به دستاورد های نسبی 2- نگرانی از فریب

مسائل مربوط به دستاورد های بسی بیشتر در حوزه امنیت مطرح است تا دیگر موارد . همکاری در این زمینه نیز .... منابع ملی آن ها باشد و این کار قدرت ملی آن ها را افزایش دهد.

13- نو واقع گرایی را توضیح دهید ؟

نو واقع گرایی تلاشی برای عملی کردن واقع گرایی و همچنین توجه به مسائل اقتصادی و ساختار بین المللی است . آن ها ریشه جنگ و صلح را در ساختار نظام بین المللی می دانند نه در سرشت انسان و ماهیت کشور ها آن ها معتقدند نظام بین المللی آنارشیک است که البته منظور آنها از آنارشیک:نبود یک اقتدار مرکزی در نظام بین المللی است . از این سو آنارشی بین المللی سه الگوی رفتاری را برای کشور ها در روابط بین الملل ایجاب می کند . 1- کشور ها نسبت به یکدیگر بی اعتماد و بدگمان هستند . 2 - مهمترین هدف کشور ها در ن.ب تضمین بقا و حیات است . 3- کشور ها در ن.ب سعی می کنند قدرت خود را به حداکثر برساننند . دولت ها در یک نظام غیر متمرکز و خودیار قرار گرفته اند که ماهیتی تدافعی دارد در نتیجه هیچ دولتی نمی خواهد طرف مقابل از رابطه و همکاری موجود بیشتر از خود سود ببرد زیرا در این صورت در بلند مدتموازنه میان آن ها به هم می خورد و قدرت یکی نسبت به دیگری افزایش می یابد . نوع واقع گرایانه اتحادیه اروپا را بازتاب توزیع قدرت مادی در نظام بین المللی می داند . (پیشرفت همگرایی اروپا بعد از جنگ جهانی دوم ناشی از تضمین امنیت اروپای غربی توسط امریکاست.

14- مکتب نو واقع گرایی را از دیدگاه کنت والتر توضیح دهید ؟

وی با مسلم دانستن بهره مندی از سودهای ناشی از همکاری بین دولت ها معتقد است در شرایطی که دولت ها با امکان همکاری برای رسیدن به سودهای دو جانبه روبرو هستند ، دولت هایی که احساس نا امنی می کنند باید بپرسند که سودها چگونه تقسیم خواهند شد؟ یا چه کسی بیشتر سود می برد؟ اگر سودی درست تقسیم شود ممکن است یک دولت سود به دست نیامده را دستاویز سیاست تخریبه و آسیب رساندن به دیگران قرار دهد. حتی امید سودهای فراوان برای دو طرف به معنای همکاری مشخص دولت ها نیست زیرا آن ها ازبهره برداری های طرف های مقابل خود ازتوانایی های  جدید  می ترسند. بنابراین شرایط نا امنی،عدم قاطعیت و اطمینان دو طرف از مقاصد یکدیگر باعث می شود تا همکاری ها صورت نگیرد. دلیل دیگر همکاری نکردن دولت ها از نظر والتر نگرانی و ترس دولت ها به وابستگی با دیگر دولت هاست و برای پرهیز از چنین وضعیتی آن ها در یک سامانه خودیاری ملاحظات امنیتی سودهای اقتصادی را تابع منافع سیاسی قرار می دهند و الزامات ساختاری سبب خود مختاری دولت ها می شود.از منظر وی پیشرفت همگرایی اروپا بعد از جنگ جهانی دوم ناشی از تضمین دولت های اروپای غربی از تهدیدات امنیتی توسط آمریکاست .

15- مکتب انگلیسی یا خرد گرایی یا نظریه جامعه بین الملل را توضیح دهید ؟

این مکتب به نظم در شرایط آنارشیک توجه دارد. از نظر مکتب اینگلیسی،در شرایط فقدان همکاری هر نظمی که در نظام بین المللی وجود داشته باشد باید ناشی از عوامل مادی باشد و نه فرهنگی. مکتب انگلیسی با تأکید بر وجود آنارشی با جذب یک عنصر دیگر یعنی جامع بین الملل می کشد همکاری مورد توجه بین آرمان گراها و لیبرال ها را توضیح دهد. پیروان این مکتب بر نقش نهادها ، هنجارها و قواء در نظام بین الملل تأکید دارند و برای آن ها نهادهای بین المللی از اهمیت زیادی در کاهش تعارضات و افزایش همکاری ها برخوردارند. از نظر آن ها همکاری در شرایط آنارشی نه تنها امکان پذیر است بلکه عملا وجود دارد و همکاری را بخش جدانشدنی جامعه بین المللی تلقی می کنند. در این دیدگاه قواعد نیز از اهمیت خاصی برخوردارند. از بحث های تاریخی مکتب انگلیسی در صورت وجود اجماع ارزش همکاری در میان دولت ها افزایش می یابد.

16- مکتب اینگلیسی را از دیدگاه هرلی بول توضیح دهید؟

از دید وی پنج نوع نهاد ( نهادهای موازی قدرت ،دیپلماسی،حقوق بشر، جنگ و نظام مدیریتی قدرت های بزرگ ) به عنوان زمینه های همکاری در سطح بین الملل تلقی می شوند. از نظر وی جنگ به عنوان خشونت سازمان یافته واحدهای سیاسی علیه یکدیگر تعریف می شود و گاه به شکل همکاری در جهت حفظ موجودیت جامعه بین المللی و حفظ واحدهای تشکیل دهنده آن به کار می رود. بنابراین در جنگ هم می توان نوعی همکاری در جهت اهداف جامعه دولت ها دید. از دیدگاه وی قواعد جامعه بین الملل به منزله قواعدی است که اولویت نظام دولت ها را تأیید و تقویت می نماید و دولت ها را به عنوان تنها اعضای جامعه بین الملل به رسمیت می شناسد،اصل بنیادین سیاست جهانی هستند. در مراحل بعد قواعد همزیستی و قواعد همکاری را تعیین می کنند. وی معتقد است اقتدار متمرکز در سطح بین الملل وجود ندارد. و انگاره های مشترک در سطح بین الملل همان بنیادی است که در سطح داخل وجود دارد .(انگاره های مشترک نظیر : احترام به مالکیت وفای به عهد و تجدید خشونت ) امکان پذیر است. از بحث های تاریخی مکتب اینگلیسی می توان به این نتیجه رسید که در صورت وجود اجماع ارزشی امکان همکاری در میان دولت ها افزایش می یابد و گستره همکاری توسعه   می یابد. هرلی بول در مورد اتحادیه اروپا نیز نظریات جالبی دارد ، وی عواملی جون کاهش نیروی نظامی، اهمیت قدرت مدنی و غیر نظامی و نامناسب بودن پارادایم دولت محور وآرمان های قدرت را بر اساس افکار آرمان گرایانه و دور از واقعیت می داند .

17- مکتب مارکسیم را توضیح دهید ؟

این مکتب فکری بر منافع مادی شالوده ساز عمل انسان تأکیید دارد و زندگی سیاسی را ریاکارانه ، دوروغین و بدبینانه

می بیند. مارکسیم مدعی است پدیده های مهم روابط بین الملل راجدای ازماده گرایی تاریخی، نابرابری طبقاتی،نظام های تولیدی وانقلاب های فن آوری نمی توان شناخت . وی اقتصاد را زیر بنا و سایر پدیده های اجتماعی را رو بنا می داند  و در تحلیل های خود از ماده گرایی تاریخی بهره می برد. آن ها به تحلیل نظام جهانی توجه دارند و نگاه آنان سرمایه داری ، بازارهای جهانی و نیروهای طبقاتی را به وجود می آورد که در مقیاس جهانی عمل می کنند. این مکتب کمتر به مناسبات بین دولت ها وتبین نمایه جهانی شدن مناسبات اقتصادی و اجتماعی اهمیت می دهد. نظریه مارکیستی ارتدوکسی : سرمایه داری را علت بنیادی تعارض و کشمکش در عرصه بین المللی می داند. نظریه وابستگی نو مارکیستی : توجه خود را به روبط میان قدرت های سرمایه داری توسعه یافته و دولت های کمتر توسعه یافته معطوف کرده است که با استشمار کشورهای توسعه نیافته به ثروت و توسعه دست یافته اند. سطح حقیقی تحلیل مارکیست ها می توان نظام جهانی سلطه و وابستگی دانست. (دولت ها محصول نظام هستند در نتیجه برای تغییر آن نمی توانند کاری از پیش ببرند.) والرشتاین ،استالین و...

18- نظریه انتقادی را توضیح دهید ؟

 با دغدغه هنجاری و با توجه به تغییر به روابط بین الملل می نگرند. 1. یکی از اهداف مهم آن ها تلاش برای تضعیف گفتمان امنیتی سلطه جویانه است که با یافتن تناقض های درون نظم موجود و نقد رژیم های امنیتی حاکم از طریق مواجه نمودن آن ها با نتایج واقعی به دست می آید . 2. هدف دیگر نظریه انتقادی تغییر دادن هنجارهای تنظیم کننده و تشکیل دهنده بین المللی است به نحوی که دولت ها از فکر کردن و عمل کردن بر اساس الگوهای واقع گرایی دست بردارند. از همین رو آن ها خواهان نظامی هستند که از طریق ارتباطات مقابل و نیرومند هدایت شود و در آن مفاهیمی مانند حقوق و تعهدات، به عنوان عوامل زمینه ساز همکاری جای گزین قدرت و زور شده باشد. رابرت کاکس در هر ساختاری به تعامل سه نیروی (توانمندی های مادی ،انگاره ها و نهادها ) توجه دارد. وی در صدد است دریابد چرا و چگونه دولت ها به عنوان کانون اصلی وفاداری شکل گرفته اند و تا چه حد امکان تغییر آن وجود دارد. وی هدف مطالعاتش را زمینه سازی برای یک جهان متنوع و کثرت گرا در سازمان دهی اجتماعی و هنجارهای اخلاقی می داند .

19- مکتب فمینسم را توضیح دهید ؟

بخش مهم این مکتب فهمیدن این است که چه طور سیاست بین الملل(جنسیتی) است. (یعنی توسط مردان ارائه می شود تا منافع مردان را تأمین کند و به گونه تفسیر می شود که منطبق بر دیدگاه های مردانه باشد.)فهمیسم جنسیت را مستلزم روابط متکی بر قدرت نابرابر (زن و مرد ) است به عنوان مقوله اصلی تحلیل می کند . ادعای اصلی آنان این اسا که در رشته روابط بین الملل آگاهی جنسیتی وجود ندارد . در عمل همه فهمیست هایی که در زمینه سیاست بین الملل مطالعه می کنند به دنبال هدف مشارکت بیشتر زنان در تمام جنبه های روابط خارجی هستند. از دیدگاه آنان هم مردان و هم زنان در جاودانه کردن کلیشه های هویت جنسی نقش دارند.( مردان با جنگ و رقابت و زنان با صلح و آرامش) بر اساس این دیدگاه منافع نلی چند بعدی مشروط به شرایط خاص است بنابراین نمی توان آن را صرفا بر اساس قدرت تعریف کرد. در جهان معاصر منافع ملی مستلزم راه حل های مبتنی بر همکاری است. آنه تفکیک سنتی نرها ( فقط جنگجو) و ماده ها روح زیبا و متمایل به صلح ) را در عمل با زنانی که شیفته جنگند و مردانی که رفتارهای وحشیانه را رد می کنند بارها نقض شده است. ولی اگر با آمار صحبت کنیم زمانی که جهان ما در سالارانه باشد کمتر مستعد درگیری است و نسبت به جهان فعلی مسالمت جویانه در پی همکاری است. نقد فهمیست ها بر دولت که دولت را به واسطه ابزاراجباروخشونت تهدیدگرترین ، کنش گر و قوی ترین عامل مشروعیت سلطه است با نابودی نمی دانند بلکه هدف آنان دقت در مسائلی است که مسلم انگاشته می شود مثل ( هویت دولت و یکپارچگی آن ) آن ها تحولات همگرایی اروپا را دنبال می کنند و نقش زنان در این همگرایی را برجسته می دانند و خواهان تقویت متغیرهای مورد نظر خود از جمله برابری جنسیتی در فضای تکثر گرا و دور از سلطه اتحادیه هستند .

20- مکتب سازه انگاری را توضیح دهید ؟

بعد از مطرح شدن نظریات نو واقع گرایی بسیاری از نظریه پردازان روابط بین الملل سعی کردند به نو واقع گرایی خود را مطرح کنند. در این بین نظریه سازه انگاری متأثر از دیدگاه های الکساندرونت از منتقدان شدید نظریه نورئالیسم دیدگاه های خود را مطرح کرد . اساسا سازه انگاری به ارزش ها ، باورها ،هنجارها و هویت در کنار مولفه های مادی توجه میکند. از دیدگاه این متفکران رابطه ساختار و کارگزار در نظام بین الملل رابطه ایست دوسویه یعنی همان ساختار بر کارگزار اثر می گذارد و هم کارگزار بر ساختار که این با نظریات رئالیسم و لیبرالیسم تفاوت دارد (کارگزار=دولت ها و ساختار = نظام بین الملل )

در منطق سازه انگاری = افکار و باورها =هویت تاثیر می گذارد = منابع تاثیر می گذارد = رفتار را شکل می دهد.

ب) اگر درحوزه حکومتی یا سطح ملی باشد .

( ایدئولوژی هویت ملی منابع ملی سیاست داخلی و خارجی )

رویکرد سازه انگاری در کنار سایر رویکرد های روابط بین الملل بستر مناسبی را برای فهم منطق رفتار دولت ها را فراهم می کند .

یک تحلیل سازه افکار از مساله همکاری بیشتر بنیان شناختی دارد تا رفتاری . د ر این مکتب خویشتن با انتخاب همکاری به طور فنی هویت جمعی را می پذیرد و به گونه ای عمل می کند که گویی به دیگری اهمیت می دهد .

هرکش گر هویتی جدید دارد و سعی در حفظ آن هویت دارد . گویی خود را در آیینه دیگری ببیند و برداشت خود را از هویتش تغییر دهد. آن ها معتقدند برای برقراری صلح و همکاری بین المللی باید هنجار های تشکیل دهنده و تنظیم کننده نظام بین الملل را به گونه ای تغییر دهند که کشور ها اندیشیدن و عمل کردن بر مبنای واقع گرایی را متوقف سازند . ( پس برای برقراری صلح باید از حالت خود پرستی درآمده و خود را به عنوان بخشی از یک اجتماع واحد یا منافع مشترک تعریف کنند .) (تغییر نرم افزاری واقع گرایی به هنجار های اشتراکی)

 


[ شنبه 92/12/24 ] [ م. مباشری ] [ لطفا نظر دهید ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره سایت

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 29
بازدید دیروز: 52
کل بازدیدسایت: 404001
انقلاب اسلامی