علوم سیاسی |
9- نظریه لیبرالیسم را بیان کنید. لیبرالیسم به عنوان یکی از مکاتب و ایدئولوژی های مهم غرب است که مبتنی بر ویژگی ها، اصول و مقدمات فکری است که یکی از آنها اومانیسم و انسان محوری است. در ادامه به صورت مختصر توضیحاتی پیرامون این دو اصطلاح ارائه می شود: لیبرالیسم: واژه Liberal در لغت به معناى مختلف به کار رفته است: آزاد مرد در مقابل برده، روشنفکر، سخاوتمند، لاابالى، بىبند و بار و... اما در اصطلاح به یک گونه طرز تفکر در زمینههاى سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و دینىگفته مىشود که تکیه اصلى آن بر آزادى هر چه بیشتر و توجه به حقوق طبیعى افراد است. این مکتب اولین بار به عنوان یک حزب سیاسى در سال 1850 م در انگلیس مطرح گردید 10-به طور کلی اومانیسم در تاریخ غرب، با دو قرائت یا در دو گرایش کلی بروز کرده است آن را بیان کنید. الف- گرایش فردگرا و ب-گرایش جمع گرا. فرد گرایی که قرائت غالب از انسان گرایی بوده است، نه تنها اصالت را به انسان، که به فرد انسانی می دهد. در عرصه حیات سیاسی و اقتصادی، گرایش جمع گرا معمولا در مکاتب سوسیالیسم و مارکسیسم و گرایش فردگرایانه خصوصا در لیبرالیسم و کاپیتالیسم خود را نشان داده است 11- چه موضوعاتی بیشتر مورد توجه اومانیسم ها بوده است؟ آنها مفاهیمی از جمله اختیار و آزادی انسان را همواره می ستودند. 12- انتقاداتی که به اومانیسم وجود دارد را بیان کنید. الف) بی تردید، آن گونه که اومانیسم می پندارد، ایمان یگانه حقیقت هستی نیست؛ بلکه خود آفریده ای است که خاستگاه وجود او، حقیقتی برتر از او و تنها حقیقت جهان است. ب)نگاهی اجمالی به پیشینه مکتب مزبور نشا ن می دهد که همین نگرش انسان گرایانه، در بسیاری از دوران های تاریخی، آنگاه که چیزی را معارض با منافع خود و به اصطلاح ارزش های انسانی مورد باور خود تشخیص داده، در صدد حذف و نابودی آن برآمده است؛ هر چند دیدگاه مقابل مزبور، نگرش انسان گرایانه دیگری بوده و هر چند به نابودی انسان ها و ارزش های انسانی بینجامد. ج) در ادیان آسمانی، خصوصا دین اسلام، انسان افزون بر این که از جایگاه ممتاز کرامت انسانی و جانشینی حضرت حق برخوردار است و آسمان و زمین، مسخر او قلمداد شده اند، اما آنچنان در عرصه هستی وا نهاده نیست که غیر مسؤولانه تنها به خود بیندیشد و آنگاه که چیزی را در برابر منافع خود تشخیص داد، آن را ناحق تلقی کند. شأن انسان نیز در تفکر اسلامی، در امور دنیوی محبوس و منحصر نیست؛ بلکه پایگاه و شأن او در ارتباط با مبدأ و معاد و ارزش های اخلاقی معنا می شود . 13-مفهوم لیبرالیسم چیست . لیبرالیسم ( liberalism ) ، خواهان درجاتی از آزادی در برابر تسلّطیاهدایتدولت و یا هر مؤسّسهدیگر است کهتهدیدکنندهآزادی بشر باشد لیبرالیسم، که خود ازمؤلفّههایمدرنیسماست، درنظروعملازپروتستانتیسم- نهضت اصلاحدینی- درقرن16میلادی بسیارمددگرفته است. 14- اقسامو عرصه هایلیبرالیسم را بیان کنید .1-لیبرالیسم سیاسی: لیبرالیسم، در عرصه سیاست، خواهان آزادی فرد در مقابل کنترلیا هدایت دولت است. علاوه بر دولت، هر مؤسسه و نهاد دیگری که بخواهد آزادی فرد راکنترل کرده یا بر آن نظارت داشته باشد، از نظر لیبرالیسم سیاسی مردود است.2-لیبرالیسم اقتصادی: لیبرالیسم، فرد را به مقاومت در برابر تسلط اقتصادی دولتفرا میخواند. این مقاومت، در برابر محدودیتهای تجاری، یا مالیات بر واردات، یا بهطور کلی، مقاومت در برابر هر نوع انحصار و مداخله است که در تولید و توزیع ثروتانجام میگیرد.همچنین میتوان گفت که لیبرالیسم بر حفظ آزادی اقتصادی، دفاع از حریم مالکیتخصوصی، سرمایه سالاری، ترویج بازار آزاد و رقابتی تأکید دارد. در واقع، میتوانلیبرالیسم اقتصادی را هم معنای سرمایه داری یا کاپیتالیسم دانست.3ـ لیبرالیسم اخلاقی: لیبرالیسم اخلاقی در ارتباط با رفتارهای اخلاقی افراد،آسان گیر، انعطافپذیر، با گذشت و اباحی مسلک است. عمده رفتارهای اخلاقی افراد هرچند ناپسند باشد، از نظر لیبرالیسم اخلاقی مباح است. تشخیص خوبی و بدی اخلاقی تنهابه دست خود انسان است و هیچ منبعی حتی وحی و شرع الهی از نظر لیبرالیسم، نمیتواندمعیار خوبی و بدی رفتارهای اخلاقی باشد. لیبرالیسم اخلاقی به نسبیت اخلاقی معتقداست. یعنی بر اساس این نگرش، هیچ اصل اخلاقی ثابت وجود ندارد و تنها این خواست،اراده و انگیزهها و هواهای فرد است که معیار خوبی یا بدی قرار میگیرد.4ـ لیبرالیسم فرهنگی: لیبرالیسم فرهنگی گستردهترین و مهمترین بخش لیبرالیسمبوده و دارای اصولی نظیر اومانیسم، آزادی و... میباشد و هر گونه مداخله و انحصاردولت یا نهاد دیگر را در عرصه فرهنگی مردود میداند. 15- مبانیفکری لیبرالیسم را بیان کنید. عناصر اصلی تفکّر لیبرالیستی عبارتاند از: تکیه برعقلبدون در نظرگرفتنوحی؛ آزادی مبتنی برفردگرایی(اومانیسم)؛ تساهل و تسامح با رویکردنسبیّتگراییمدرن. لیبرالیستها دربارهآزادیمعتقدند کهوحدتدینبرایتنظیممصالحجامعهضرورینیست وقانونباید عهدهدار آزادیعقیدهباشد آزادیخواهی لیبرالیستها تا جایی پیش میرودکه مرزهای دین را درنوردیده،انسانمدرنرا برای تکلیفگریزی وبیقیدی نسبت بهآموزههای دینیمحق میپندارد. از این رو، لیبرالیسم،حاکمیت الهیرا درجهاننمیپذیرد 16- مفهوم آزادی در اسلام چگونه بیان شده است. قرآنمیگوید، انسان موجودیمختاروآزاداست وسرنوشتشبه دست خود اواست.هر کس میخواهدایمانآورد و هر کسمیخواهدکافرشود،ولی در برابر راهی که برمیگزیند،مسئولاست. 17- واژه آزادی درلیبرالیسم به چه معناست؟واژه آزادى در این جا به معناى «اباحىگرى» است نه به معناى استقلال از یوغ خودکامگان که در فرهنگ ما رایج است. [ پنج شنبه 93/3/29 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
|