علوم سیاسی |
توافقنامه ننگین "اوسلو" در 13 سپتامبر 1993"یاسر عرفات" رئیس وقت سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف) تحت نظارت "بیل کلینتون" رئیس جمهور آمریکا تن به امضای قرارداد ننگین با "اسحاق رابین" نخستوزیر رژیم صهیونیستی داد. قرارداد ننگین و شوم سازش ساف با رژیم صهیونیستی موسوم به "توافقنامه اسلو" در محوطه کاخ سفید به امضای عرفات و رابین رسید اما به دلیل آنکه مذاکرات محرمانه این توافقنامه در اسلو پایتخت نروژ بین تیم ساف به ریاست "احمد قریع" و تیم رژیم صهیونیستی با نظارت"شیمون پرز" و رابین صورت گرفته بود توافقنامه اسلو نام گرفت. پیش از امضای این توافقنامه عرفات در تاریخ 9 سپتامبر همان سال با ارسال نامهای به رابین اعلام کرد که ساف حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت میشناسد و مقاومت را کنار خواهد گذاشت.پس از آن جنبش فتح چنین وانمود میکرد که راه تشکیل کشور فلسطین در اراضی سال 1967 توافقنامه اسلو است . در این توافقنامه بر تشکیل نیروی پلیس قدرتمند به منظور حمایت از اشغالگران در برابر مبارزان فلسطینی تاکید شده بود. پس از امضای این توافقنامه ننگین فلسطینیان به دو گروه تقسیم شدند و تا به امروز نیز این شکاف و اختلافات دیدگاهها وجود دارد. در داخل فلسطین اشغالی بویژه کرانه باختری، قدس، نوار غزه و اراضی اشغالی سال 1948 و در خارج از آن نیز همه به خاطر جنایت صهیونیستها که در تاریخ 25/2/1994 به عنوان نخستین ثمره توافقنامه اسلو در حرم شریف ابراهیمی رخ داد، به خشم آمدند. مقاومت متوقف نشد و حتی قهرمانانی همچون"یحیی عیاش" ظاهر شدند و به عملیات گولداشتاین با پنج عملیات شهادتطلبانه پاسخ دادند که ارکان رژیم صهیونیستی و توافق اسلو در سال 1994 را به لرزه درآورد. پس از آن نیز مقاومت ادامه یافت و در اکتبر سال 1995 صهیونیستها "فتحی الشقاقی" موسس جنبش جهاد اسلامی را ترور کردند و یک هفته نگذشته بود که رابین به دست یک صهیونیست افراطی به قتل رسید و این بزرگترین ضربه به توافقنامه اسلو بود. اوایل سال 1996 عیاش نیز ترور شد پس از آن در تاریخ 20/1/1996 نخستین انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین به موجب توافق اسلو برگزار شد که همه گروههای فلسطینی از جمله حماس، جهاد اسلامی، کمیتههای مقاومت مردمی و دموکراتیک این انتخابات را تحریم کردند و این یک موضع صحیح فلسطینی و ملی بود. گردانهای القسام شاخه نظامی حماس در اواخر فوریه و اوایل مارس 1996 به ترور عیاش پاسخ داد که همین امر رژیم اشغالگر را به وحشت انداخت و باعث شد که کلینتون شتابزده به منطقه بیاید و کنفرانس شرمالشیخ را در تاریخ 13/3/1996 برگزار کند که در آن 30 کشور که نیمی از آن کشورهای عربی و اسلامی بودند، شرکت کردند تا به این ترتیب راهکاری برای مقابله و سرکوب مقاومت ارائه کنند و پس از آن نیز تشکیلات خودگردان و در رأس آن "محمد دحلان" در نوار غزه و "الرجوب" در کرانه باختری بازداشت و شکنجه اعضای حماس و جهاد اسلامی و بقیه گروههای فلسطینی را آغاز کردند و این کار تا سال 2000 ادامه داشت تا اینکه انتفاضه الآقصی با ورود تحریک آمیز"آریل شارون" به مسجدالاقصی آغاز شد و همه گروههای فلسطینی از جمله فتح مقاومت در برابر اشغالگران را تشدید کردند.
[ یکشنبه 94/6/22 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
عقاید سیاسی شیعیان حوثی و تأثیری آنها بر روابط ایران ویمن
با توجه به اینکه این گروه منابع مستندی برای توضیح و تبیین افکار و عقاید سیاسی خویش معرفی ننموده اند، ناچاریم به صورت پراکنده ، مطالبی پیرامون افکار و اعتقادات سیاسی این گروه را ارائه نماییم. شیعیان حوثی یا همان مبارزان حوثی نام گروهی از مبارزان شیعی زیدی یمن است. این گروه نام خود را از رهبرشان، حسین بدر الدین حوثی گرفته اند که در سال 2004توسط نیروهای ارتش یمن کشته شد. حوزه کاری شیعیان حوثی بیشتر در شمال باختری یمن و استان صعده متمرکز است. اعتراضاتی که به رهبری حوثی ها و در مخالفت با افزایش قیمت سوخت و گسترش فساد در دولت یمن صورت گرفت موجب شد کنترل بخش های زیادی از پایتخت یمن در اختیار هواردان این گروه بیفتد. حسین بدر الدین الحوثی بنیانگذار و رهبر سابق این جنبش که توسط ارتش یمن در سال 2004 کشته شد، در دهه شصت میلادی برای آشنایی با اندیشه های امام خمینی (رضوان الله علیه) به قم سفر کرد و به یکی از مریدان وی تبدیل گشت. رهبر سیاسی و فکری این گروه سید حسین حوثی فرزند بدرالدین (رهبر مذهبی زیدیه صعده)است که افکاری نزدیک به شیع? جعفری اثناعشری دارد، گرچه به عللی فعلاً رهبری سیاسی گروه حوثی بر عهد? برادر ایشان عبدالملک حوثی است، اما هنوز هم از نظر فکری از افکار حسین حوثی ارتزاق می کنند. یکی از یمنی ها که اخیراً از وهابیت به تشیع گراییده مصاحبه ای انجام داده که در آن زیدی های حوثی را معرفی می نماید و از آن جایی که این پاسخ را جامع دیدیم به بیان آن اکتفا می نماییم: از نظر ایدئولوژیک و اندیشه ای حوثی ها، حسین را رهبر می دانند؛ یعنی اندیش? استراتژیک و ایدئولوژیک حوثی ها کلاً از کتب سیدحسین گرفته شده است. حتی خود عبدالملک می گوید هرچه ما داریم از برادر من، حسین داریم. از سال 2004 حمله نیروهای یمن به حوثی ها و به حسین آغاز شده است. مقصد اینها حسین است. اینها می گویند که ما داریم شاگردان سیدحسین را می کشیم. او سعی کرده که سکوت شیعیان را بشکند. اینها 30، 40 سال ساکت بوده اند. می توانیم بگوییم که حوثی ها اثنا عشری هستند، اصلاً هر کتابی که در صعده (محل حوثی ها) هست کتب جعفریه است و هیچ کتاب زیدیه در آن جا نیست. در هم? کتابخانه های رسمی و شخصی و خانگی همه جا کتب جعفری است. الآن زیدی های یمن واقعاً از ته دل از حوثی ها حمایت می کنند. گرچه اعتقاد دارند که حوثی ها از لحاظ عقیدتی جعفری شده اند یا به سوی جعفری ها گرایش پیدا کرده اند. الآن جنگ با سلفی ها و بعثی ها است. حتی اسماعیلی ها هم از حوثی ها حمایت می کنند. حوثی ها در واقع بازوی مسلح شیعیان مظلوم استان شیعی نشین صعده هستند که در برابر تهاجمات دولت مرکزی دفاع می کنند. حوثی ها و در رأس آنها، عبدالملک الحوثی بر این موضوع تأکید دارند که استان شیعه نشین صعده جزئی از خاک یمن است و آنها به هیچ وجه قصد جدایی از آن کشور را ندارند. عبدالملک حوثی رهبر فعلی جنبش الحوثی به دلیل دارا بودن شخصیت قوی، با وجود برادر بزرگ ترش یحیی، به رهبری این جنبش برگزیده شد و از سال 2004 تاکنون توانسته است با کمک برخی از همفکران برادرش در شباب المؤمن، آن را هدایت و رهبری کند. وی سخنوری بسیار توانا است و با توجه به نفوذ پدرش بدرالدین که از ائمه مذهب جارودی (فرقه ای از زیدیه) است که احترام و نفوذ زیادی در یمن دارد، توانسته است بهر? فراوانی ببرد. به گفته مخالفان الحوثی ها، تحولات فکری آنها باعث شده است که آنها در افکار و عقاید بسیاری با شیعه امامی احساس نزدیکی کنند و همین موضوع به عنوان نقطه اتهام آنها به عنوان حمایت فکری ایران نامیده می شود. بدرالدین الحوثی در کتابی باعنوان «زیدیه در یمن» با برخی عقاید جاری در بین زیدیه به مخالفت برخاسته و همین موضوع باعث شد که بسیاری از رهبران زیدیه به مخالفت با او برخیزند. جایگاه حوثی ها در روابط ایران و یمن روابط ایران و یمن در طول سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تعریف چندانی نداشته است. در زمان جنگ تحمیلی دولت وقت یمن به ریاست علی عبدالله صالح، در کنار عراق قرار گرفته و از صدام حمایت نمود. روابط ایران و یمن از سال 2004 و پس از آن که این کشور، جمهوری اسلامی را به حمایت از شورش شیعیان حوثی در شمال یمن متهم کرد، تیره تر شده است. همچنین بعد از اینکه یمن از سال 2011 و همزمان با آغاز حرکت های موج وار انقلاب های عربی دستخوش نا آرامی شد و علی عبدالله صالح رییس جمهور سابق یمن محبور به برکناری شد، همواره دولت بعدی به ریاست عبد ربه منصور هادی، ایران را به دخالت در امور داخلی یمن متهم کرده است. اتهامی که همواره از سوی دولت جمهوری اسلامی به شدت رد شده است. بنا بر اعلام دستگاه سیاست خارجی کشورمان، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر پایه عقلانیت و اعتدال، تعامل با کشورها ، عدم دخالت در امور داخلی آنان، مبارزه با خشونت ، افراطی گری ، تروریسم ، طائفه گرایی و حمایت از مطالبات مشروع و مسالمت آمیز استوار می باشد. هم چنین وزارت امور خارجه کشورمان اعلام کرده است : جمهوری اسلامی ایران همواره خیر خواه یمن بوده و از وحدت، ثبات واستقرار در این کشور حمایت کرده و بر این نکته تاکید نموده که استمرار همفکری و مشارکت همه احزاب، گروه ها و جریان سیاسی و اجتماعی در روند سیاسی و هوشمندی مردم فهیم یمن امنیت و ثبات را به این کشور باز خواهد گرداند.
[ شنبه 93/8/17 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
|