علوم سیاسی |
4-عقلانیت سوبژکتیو در اندیشه های هورکهایمر دارای چه ایراداتی است؟ هورکهایمر خرد صحیح را عقلانیت تعریف میکند. ومعتقد است این خرد صحیح یا ابژکتیو است یا سوبژکتیو ، و ما از خرد ابژکتیو به سوی سوبژکتیو حرکت کردهایم.خرد ابژکتیو حقایقی جهانی است که امر صحیح یا غلط را دیکته میکند اما خردسوبژکتیو، به موقعیتها و استانداردهای اجتماعی میپردازد. مواردی که بهترین موقعیت را برای فرد تولید میکنند در ارتباط با خردسوبژکتیو عاقلانه هستند.. تمام مفاهیم برای عاقلانه بودن، باید اکیدا کاربردی باشند. درواقع عقلانیت سوبژکتیو عبارتست از موقعیت ها واستانداردهای کاربردی اجتماعی که مفهوم آن دارای ایده های «مطلوبیت»باشد هورکهایمر عقیده دارد که بیماریهای جامعه مدرن به سبب سوءاستفاده و سوءتعبیر از عقل به وجود آمده است. اگر مردم خرد حقیقی را برای انتقاد از جوامع خود به کار برند، توانایی بازشناخت و حل مشکلاتشان را خواهند داشت. حال اگر این ویژگی ها را برای عقل بدانیم که:1- عقل آن چیزی است که مفید است2- عقل همواره وسیله ای برای رسیدن به هدف است3- عقل بیانگر خوب بودن یا بد بودن چیزی نیست، ایراداتی بشرح زیر بیان می شود: - به دلیل قواعد عقل سوبژکتیو، ایدهآلهای یک جامعه، به جای بستگی داشتن به حقایق ابژکتیو مشروط به منافع و علایق مردم شدند. - هورگهایمر عقل را گونه ای خاص از مفهوم آن در نظر گرفته است - عقل بدین معنا روشن نمی کند که چیزی که مطلوب است عقلانی هم هست یا نه - مفهوم عقل سوبژکتیو ایده مطلوبیت را بصورت امری داده شده در نظر می گیرد - هدف یک سوژه را برای رسیدن به آنچه مطلوب است عقلانی می داند(آنچه مصلحت شخصی است عقلانیست) - عقل در آثارسایردانشمندان ابژکتیو است اما هورکهایمر آن را سوبژکتیو می داند - برداشت ابژکتیو از عقلانیت ذاتا" در تضاد با عقل سوبژکتیو نیست اما هورکهایمر آن را در تضاد می بیند - طرح هرگونه سئوال در مورد عقل پذیر بودن یک هدف بی معناست - سوبژکتیوسازی عقل نمایانگر صوری سازی عقل است که این باعث تنزل آن به یک ابزار می شود
[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
|