علوم سیاسی |
جریان وهابیت ریشه در جریانهای مذهبی گذشته در تاریخ اسلام دارد. روحیه ها،روشها و عقاید آن چیز جدید و بی سابقه ای نیست.تنها تفاوت در این است که در وضعیت مناسب جغرافیایی و اجتماعی و سیاسی نجد،آنها بر خلاف جریانهای قبلی توانستند روی کار بیایند . در حال حاضر نیز درسطح جهان اسلام این نوع روحیه ها ،بینش ها و خط مشی ها که آکنده از جزمیت و جمود،قشری گری وسطحی نگری است،به شدت رایج است. این جریان از نظر روحیه ها و خط مشی ها بسیارشبیه خوارج صدر اسلام است.وهابیون همچون خوارج اساسا با چهره ای نظامی ظاهر شده و به سبب جمود،تعصب و خشونتی که در افکار و رفتار آنها بود،از روح اسلام و جامعیت آن فرسنگها فاصله گرفتند. جریان دیگری که وهابیان از نظر آرا و عقاید مذهبی از آن متاثرند،جریان ((اهل حدیث))یا ((اصحاب حدیث)) است.از عمده ترین پیروان مکتب اهل حدیث ،احمدبن حنبل،امام مذهب چهارم از مذاهب چهارگانه سنت و جماعت است که افکار او یکی از مهمترین منابع فکری و مذهبی محمدبن عبدالوهاب بود،به طوری که وهابیان از نظر مذهب جزو حنبلیان هستند. حنبلیان در میان اهل مذاهب اسلامی ،شدیدترین موضع گیریها را علیه شیعیان دارند. محورهای اصلی تعالیم ابن عبدالوهاب و شعارهای به اصطلاح اصلاحی دعوت او را می توان به شرح ذیل بیان کرد: 1- مبارزه با شرک و خرافات و بازگشت به اسلام سلف و سلف صالح: اندیشه ی بنیادی شیخ محمد،مساله ی مبارزه با شرک و دعوت به توحید بود،توحیدی که خود او آن را ترسیم می کرد .در واقع تز او در این جمله خلاصه می شود: « من شما را به سوی توحید و یکتا پرستی فرا می خوانم و می خواهم شرک را کاملا کنار بگذارید» . این شعار را ابن عبدالوهاب به این دلیل مطرح کرد که معتقد بود مسلمانان طی قرون به انواع خرافات بدعتها آلوده شده و در عقیده و عمل و آداب و رسوم و عبادات خود از روی جهل و نادانی و گمراهی به امور مختلفی که از مظاهر شرک و بت پرستی است،پایبند گردیده اند،از این رو ، او رسالت خود را مبارزه با شرک و جهاد در راه استقرار توحید و یکتا پرستی می دانست. آنها در مقام نفی عبادت غیر خدا ،امور ذیل را شرک و بت پرستی می دانستند و محکوم می کردند: زیارت قبور حتی قبر مطهر پیامبر (ص)،ساختن گنبد و بارگاه برای در گذشتگان و نذر و چراغانی برای آنها ،بوسیدن ضریح و نمازگزاردن درکنارآنها،غیرخدا را ندا کردن و سید و مولا خطاب کردن و یا قسم خوردن به غیر خدا، توسل، شفاعت و استغاثه نزد غیر خدا و حتی انبیاء و اولیا. ابن عبدالوهاب در رساله ی کشف الشبهات بیش از 24 بار مسلمان غیر وهابی را مشرک و بیش از 25 مرتبه مسلمانان را کافر،بت پرست،مرتد،منافق،منکر توحید،دشمن توحید،دشمنان خدا ،مدعیان اسلام ،اهل باطل،نادان وشیطان خوانده است .وهابیان اصل آداب وعبادات مذکور،اعم ازشیعه وسنی را مشرک وکافر و ریختن خون آنان وتصرف دراصول آنها رامباح می دانستند . بسیاری ازعلما و پیروان مذاهب اسلامی ازفرق مختلف ،این برداشت های ابن عبدالوهاب ازموضوع شرک و مصادیق آن رامطابق اصول اسلامی و قرآن و سنت نمی دانند و در آثارفراوانی آنها را رد کرده اند . 2- مخالفت با عقل ،فلسفه ،اجتهاد،تفسیرقرآن ،تصوف وعرفان وهرگونه نوآوری ،باعنوان بدعت : به پیروی ازاحمدبن حنبل و ابن تیمیه،ابن عبدالوهاب و وهابیان با هرگونه گرایش های عقلی ، فلسفی ومنطقی و تصوف و عرفان و تأویل و تفسیر قرآن و با هر روش و شیوه ای که از ظاهر فراتر می رفت، مخالف بودند و آنها را به عنوان بدعت تحریم می کردند. آنها به آنچه از قدیم مانده ،سخت پایبند بودند و عقاید صحیح اسلامی را در همان ظواهر و صورت قرآن و سنت منحصر میدانستند و از هرگونه تفسیر و ژرف نگری و بهره گیری از عقل ،علم و فلسفه در تعالیم دین و تطبیق آن با مقتضیات زمان اجتناب می ورزیدند . آنها همه ی امور و پدیده های جدیدی را که در سه قرن اول هجری سابقه نداشت به عنوان بدعت حرام می دانستند.موارد ذیل نمونه هایی از این موضع گیری هاست:منع فراگیری فلسفه و منطق و علوم جدید ،حرمت استعمال دخانیات ،منع استفاده از دوچرخه - به این دلیل که (( ارابه شیطان)) و یا ((اسب شیطان))است- مخالفت با اختراعات جدید دیگر چون تلفن و تلگراف و دوربین عکاسی و .. 3- مساله ی وحدت و خلافت دینی-عربی و ضدیت با ترکان عثمانی : با توجه به تاثیر جنبش وهابیت در وحدت قبایل بدوی اعراب پراکنده ی نجد و حجاز در لوای قدرت آل سعود و گسترش آن در بلاد عربی و قرار گرفتن آن در امتداد جنبش استقلال طلبانه ی اعراب و ملیون عرب علیه عثمانی،برخی از نویسندگان عرب در قرن حاضر ،تحت تاثیر نوشته های رشید رضا که او خود نیز متاثر از وهابیت بود،هریک به نحوی این جنبش را"نمودار روح استقلال طلبی عرب " شناخته و آن را به وجدان قومی عرب پیوند داده اند. (7) البته شعار دعوت به اتحاد اسلامی وهابیون ،همانند دعوت ابن تیمیه،صرفا مسلمانان سنی را از تفرقه منع می کرد و تنها آنها را به وحدت علیه دشمنان خارجی و داخلی و حتی شیعیان دعوت می نمود.اما این جنبش در عمل نه تنها در مسیر وحدت مسلمین گام برنداشت،بلکه با مواضع فکری و مذهبی ای که داشت عملا به بقیه جهان اسلام اعلان جنگ کرد و نفرت و انزجار شیعیان و اهل مذاهب سنی ،یعنی غیر حنبلیان را بر انگیخت.حجم عظیم غارتها و کشتارهای آنان در مکه ،مدینه ،کربلا و نجف نیز کذب این ادعاها را آشکار می سازد . 4 - دشمنی با شیعیان: اختلاف شیعه و سنی ریشه ای عقیدتی و تاریخی دارد و می توان گفت که از احمدبن حنبل تا ابن تیمیه و نیز تا ابن عبدالوهاب این ضدیت و موضع گیری مذهبی - سیاسی علیه شیعیان ادامه داشته و تکرار و تشدید شده است،از این رو وهابیان نیز همان موضع گیری سنتی راپذیرفتند و ادامه دادند.آنها گذشته از اختلاف در فقه و احکام و عبادات و مسائل فرعی و جزئی،از نظر اصولی و فکری نیزتفاوتهای بسیار مهمی با تشیع دارند. انگیزه های سیاسی آنها در دشمنی با شیعه و تبلیغات وهابیها علیه شیعه بر حسب اوضاع و احوال زمان متغیر بوده است،ولی هرچه از آغاز دعوت وهابیت به زمان حاضر نزدیکتر می شویم،دشمنی آنها از انگیزه های مذهبی و موضع صرفاً فقهی - کلامی بسیار فراتر می رود و رنگ سیاسی به خود می گیرد.دشمنی آنها با شیعه،به رغم تغییر و تحول دیدگاههای اصلی آنها ،یک موضع ثابت و همیشگی بوده است و هر چند که این دشمنی شامل غیر شیعیان یعنی سنیان غیر حنبلی نیز می شد،تضاد آنها با تشیع ،بنیادی تر و عمیق تر بوده است. این مساله متناسب با زمان و اوضاع و انگیزه های مذهبی و سیاسی خاص آنان را به خصومت با شیعیان بر انگیخته است،مساله ای که با سیاستهای استعماری غرب و آمریکا در منطقه و جهان اسلام نیز گره خورده است . (8 ) عملکردها و فعالیت های وهابیان پس از آغاز و استمرار دعوت وهابیان و استقرار حاکمیت آل سعود،بیشتر شهرهای جزیره العرب چون مکه،مدینه،طائف و ...،به تصرف و اشغال حاکمان سعودی در آمد . به اجبار ،آیین وهابیان رسمیت یافت؛ اما تعدادی از مسلمانان مناطق شرقی که قبلاً شیعه اثنی عشری بودند،تسلیم نشدند و هنوز هم به اعتقاد خود عمل می کنند. وهابیان نسبت به آیین ها و شعایر مذهبی سخت گیری زیادی می کنند و با تعمیر و ساختن قبور پیامبران،زیارت قبور اموات ،توسل به اولیای الهی ،نذر برای مردگان و...،به طور جدی مبارزه می کنند. تمامی کتب ،مجلات و سخنان خطبا در مساجد به ویژه مسجدالحرام و مسجدالنبی که چاپ ،منتشر و ایراد می شود،درباره ی مباحث توحید ،شرک ،بدعت و نهی مردم در استفاده از دعا،توسل و شفاعت است. تبلیغ وهابی گری در داخل عربستان ،از طرق گوناگون صورت می پذیرد. وزارت حج، اوقاف ، ارشاد و شئونات اسلامی ،از جمله مراکز تبلیغ وهابی گری است. به دلیل اهمیتی که مساله حج در میان مسلمانان جهان دارد ،همه ساله میلیونها زن و مرد مسلمانان عاشق به قصد حضور در مراسم عبادی سیاسی حج و زیارت قبر مقدس پیامبر گرامی و صحابه ایشان و بازدید از اماکن تاریخی ،عازم عربستان می شوند. از این رو حاکمان سعودی وزارت خانه مستقلی به نام حج تشکیل داده اند که وظیفه اساسی و مهم آن رسیدگی به مسائل حج و حجاج و پاسخ به احکام و سوالات شرعی حاجیان ،طبق مذهب وهابیت است. این وزارتخانه به طور منظم،کتب و مجلاتی برای عرضه در مکانهای تاریخی و اعمال مذهبی مسلمانان طبق مذهب وهابیت چاپ و منتشر می کند. همچنین مراکز دانشگاهی مختلفی چون جامعه امم القری، الجامعه الاسلامیه بالمدینه المنوره، جامعه الام محمد بن سعودالاسلامیه، جامعه الملک سعود و مراکز علمی از قبیل رابطه العالم الاسلامی و رئاسه ادارات البحوث العلمیه و الافتاء و الدعوه الارشاد، به ترویج آیین وهابیت و تعمیم آن در سراسر عربستان می پردازند و برخی مراکز علمی ،فتواهای لازم برای احکام شرعی را بی توجه به مذاهب مشهور اهل سنت (حنبلی،شافعی ،حنفی و مالکی) صادر می کنند و مردم نیز موظف به اطاعت و پیروی از آن هستند. (9) در کشور عربستان هرگونه فعالیت مذهبی ،خارج از آیین وهابیت ممنوع بوده و به شدت با آن برخورد می شود.البته در میان وهابیان نیز گرایش های مختلف تندروی افراطی،سنت گرا،معتدل و میانه رو وجود دارد. شش کتابخانه مهم و بزرگ در عربستان به وهابیون تعلق دارد و بیش از 117 مرکز انتشاراتی و چاپخانه در زمینه چاپ و انتشار کتاب و مجله در عربستان فعالیت دارند.بخش مهمی از کتابهای منتشره به رد عقاید مذهب شیعه و دشمنی و ضدیت با آن، به ویژه انقلاب اسلامی ایران اختصاص دارد که ناشران به دستور حاکمان وهابی با جدیت،آنها را چاپ و در داخل عربستان و خارج آن ،در میان مسلمانان و غیره مسلمانان توزیع می کنند. از مسائل مهمی که در بیشتر این کتابها به چشم می خورد و نویسندگان وهابی آن را مطرح می کنند ،مسئله اختصاصی دانستن تفسیر اسلام و سنت نبوی به مرکز وحی (حرمین شریفین)و علما و ساکنان آن است و هرگونه عقیده و تفکری را که خارج از محیط حرمین،در سراسر جهان مطرح می شود،باطل می دانند.دانشمندان وهابی خود را متولیان و مفسران جهان اسلام می دانند و داعیه ی رهبری آن را دارند.آنان با فراخوانی متفکران و دانشمندان جهان اسلام و با در اختیار گذاشتن امکانات ،در راه این هدف تلاش می کنند. وهابی گری در خارج از عربستان رشد وهابیت در خارج از عربستان چشمگیر بوده و اکنون این جریان در بسیاری ََاز کشورهای اسلامی رخنه کرده و به فعالیت می پردازند.این فرقه به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد اختلاف در بین مسلمانان و به عنوان ابزار دستی برای سیاست های شیطانی آمریکا و انگلیس تبدیل شده است.در زیر به برخی از کشورهایی که وهابیت در آنجا موفق بوده اند اشاره می شود. کشور پاکستان به دلیل فقر فرهنگی و نفوذ روحانیون متعصب و مخالف شیعه،یکی از عمده ترین مراکز تبلیغ وهابیت در بین کشورهای اسلامی است. گروههای پاکستانی وهابی مذهب گاه به صورت حزب سیاسی با نفوذ در دولت و گاه به صورت گروههای فرقه گرایی تروریستی و گاه به صورت فعالیت های فرهنگی عمل می کنند. بخش زیادی از روحانیان طرفدار آیین وهابیت در پاکستان ،دروس دینی خود را در کشور عربستان گذرانده و یا با حمایت مالی و سیاسی و فرهنگی سعودیان به مسئولیتها و مناصب مهم دست پیدا کرده اند . از طرفی فعالیت گروه «سپاه صحابه » با گرایشات وهابی و به عنوان یک حزب تفرقه گرا و تروریستی مورد حمایت عربستان می باشد .تبلیغات گسترده و گمراه کننده ی آنها و کارهایی مانند آدم ربایی ،ترور،کشتار جمعی(بمب گذاری)و اعمال وحشیانه ی دیگر ،باعث ایجاد وحشت و دلهره در بین شیعیان شده است. در کشور افغانستان ،گروه طالبان به نحو بارزی نماینده ی افکار و اندیشه ها و اعمال وهابیون است.شواهد موجود نشان از حمایت کامل سیاسی ،فکری و اقتصادی عربستان از آنها دارد.این گروه با اینکه مدعی استقرار شریعت غرای محمدی(ص)هستند و خود را حنفی مذهب و صوفی مشرب قلمداد می کنند ولی در کارنامه و عملکرد و آراء خود به صورت مشخصی دنباله رو جریان وهابیت می باشند. در ایران اسلامی و بین مردم سنی مذهب ساکن در مناطق مرزی نیز از تبلیغات وهابیون در امان نمانده و این مساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی تشدید شده است. مسلمانان شوروی سابق و کشورهای تازه استقلال یافته ی آسیای میانه مانند ترکمنستان، تاجیکستان ،قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان ، آذربایجان و...مورد طمع سیاستهای تبلیغاتی وهابیان بوده و هستند. جزیره ی مالدیو،سریلانکا،کنیا،اتیوپی،اوگاندا،غنا،نیجریه ،مالی،سنگال و ... از دیگر مناطقی هستند که رژیم آل سعود با شیوه های گوناگون در این کشورها به تبلیغ اسلام وهابی می پردازند . (10) نهایت اینکه جنبش وهابیت ،هرچند در آغاز ، به نام اصلاح و پیراستن اسلام از بدعت گمراهان و بازگرداندن آن به شیوه ی « سلف صالح » آغاز شد ،اما در عمل خود به صورت یکی از موانع رشد و پویایی و پیشرفت اندیشه ی مسلمانان در آمد. به طور کلی تأثیرات جنبش وهابیت بر شخصیتها و جریانهای اسلامی منفی و زیانبار بود و نه تنها در رفع رکود و جمود فکری _فرهنگی و اجتماعی مسلمین و انحطاط داخلی جهان اسلام کمکی نکرد،بلکه اساسا خود عامل مهمی در تشدید عقب ماندگی مسلمین و انحراف نهضتها از مسیر صحیح اصلاح طلبی دینی و اسلام اصیل بود و آنها را از جهت گیری اساسی اصلاحی و انقلابی و ضد استبدادی و ضد استعماری و جهاد و اجتهادبازداشت. (11) استاد شهید مرتضی مطهری درباره ی تاثیرات منفی این جریان بر نهضت اسلامی و جهان اسلام می نویسد: عامل عمده ای که سبب شد نهضت اسلامی که از سید جمال شروع شد ، از جلوه و رونق بیفتد ،گرایش شدید مدعیان اصلاح بعد از سید جمال و عبده به سوی وهابی گری و گرفتار شدن آنها در دائره ی تنگ اندیشه های محدود این مسلک است.اینها این نهضت را به نوعی سلفی گری تبدیل کرده اند و پیروی از سنت سلف را تا حد پیروی از ابن تیمیه ی حنبلی تنزل دادند و در حقیقت بازگشت به اسلام نخستین را به صورت بازگشت به حنبلی گری که قشری ترین مذاهب اسلامی است تفسیر کردند . روح انقلابی مبارزه با استعمار و استبداد تبدیل شد به مبارزه با عقایدی که بر خلاف معتقدات حنبلیان مخصوصا ابن تیمیه حنبلی بود. (12)
منابع: 1- فراتی، همان، ص 199، به نقل از عبدالهادی حائری، نخستین رویاروئیهای اندیشهگرا و ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، ص 422. 2- ر. ک. 3- فراتی، پیشین، ص 200. 4- موثقی، پیشین، ص 149. 5- علی اصغر منجزی ، نگرشی اجمالی بر وهابیت در آیینه تاریخ ، فصلنامه فرهنگ دانشجو ، شماره اول ، 1378، ص 39 . 6- محمد حسین غریب گرگانی ، تاریخ وهابیه ، فصلنامه هفت آسمان ، شماره سوم ،پاییز 1378،ص 177. 7- فراتی ،پیشین،207-208 8- موثقی، پیشین، ص 177. 9- عباس جعفری، فرقة وهابیت و عملکرد آن در تاریخ معاصر، مجله معرفت ، شماره 52 ،فروردین 1381،ص 92 10- جعفری، همان، صص 98، 96. 11- موثقی، پیشین، ص 185. 12- مرتضی مطهری، بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد سالة اخیر، انتشارات صدرا، 17، ص 47 -46. [ یکشنبه 92/8/5 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
|