علوم سیاسی |
طالبان پس از سقوط دولت آن در پی حمله آمریکا و انگلیس به افغانستان در سال 2001 میلادی، مجددا اعلام موجودیت نموده و اکنون در حال احیای مجدد است. تا قبل از سال 2006 دامنه نفوذ و مبارزات طالبان در افغانستان به منطقه تحت کنترل پشتونها در جنوب کوههای هندوکش محدود شد. و در ظهور دوباره خود بیشتر در مناطق جنوبی افغانستان، با نیروهای بین المللی و افغان درگیر بودند اما اخیرا نئوطالبان توانسته خطوط ارتباطی و تدارکاتی برای نیروهای خود در غرب، شمال و شمال شرق دست و پا کند. و از این طریق توانسته جبهه های جدیدی علیه نیروهای بین المللی مستقر در افغانستان باز کند. آنها از سال 2005 به بعد به عملیات انتحاری نیز متوسل شده اند. همچنین این گروه بیش از گذشته از تکنولوژی و تبلیغات رسانه ای، که زمانی از آنها بیزا بود، در جنگ خود علیه نیروهای بین الملل استفاده می کند. طالبان در سرباز گیری و جلب حمایت مردمی به شبکه ای از روحانیون محافظه کار با نفوذ متکی هستند. نئوطالبان در بسیاری از مناطق توانسته افراد و گروههای خشن، محروم شده از حقوق اجتماعی و به حاشیه رانده شده ای را جذب خود کند که از سیستم ناکارآمد دولت کابل برای نظارت بر ایالت های مرزی بیزار هستند. معمولا اولین کسانی که به نئوطالبان (به جزء روحانیون افغانی) می پیوندند گروهها وافراد به حاشیه رانده شده ای مثل جنایتکاران خرده پا، راهزنان و جوانان بیکار هستند. با توجه به خروج اغلب نیروهای خارجی از افغانستان و کاهش مشارکت شان در این کشور بنظر می رسد طالبان در پی آن است تا هدف اصلی اش را که تبدیل افغانستان به یک کشور اسلامی با معیارهای طالبانی است، پیگیری کند. نئوطالبان دو درخواست غیرقابل مذاکره دارد؛ عقب نشینی تمام سربازاران خارجی از افغانستان و داشتن نقش مذهبی گسترده تر برای شکل دهی ساختارهای قانونی و اجتماعی افغانستان. گروههای وابسته به القاعده نیز همچنان خیمه طالبان را محل مناسبی برای نشو ونما و باز تولید خود می دانند و این پیوند هیچ گاه سست نشده است. با توجه به اهمیت گروه القاعده و ارتباط آن با جنبش طالبان در ادامه به این سازمان پرداخته می شود . سازمان القاعده و گروه طالبان نام سازمان القاعد ه از اسم عربی قاعده مشتق می شود که به معنی، بنیان و اساس می باشد و می تواند به پایگاه نظامی نیز اشاره داشته باشد. القاعده یک سازمان چند ملیتی با اعضایی از کشورهای مختلف است. اعضای آن در چند وجه با هم مشترکند. همگی از اهل سنت و بسیار متعصب هستند. مشی مبارزه ی مسلحانه را برای رسیدن به اهداف خود برگزیده اند. آمریکا و اسرائیل را دشمن مشترک خود می دانند و خواهان خروج آمریکا از کشورهای اسلامی و نابودی اسرائیل هستند. (6) در رأس هرم القاعده اسامه بن لادن قرار دارد، او در حدود سال 1957 به عنوان هفدهمین فرزند از 57 فرزند به دنیا آمد، از پدر یمنی و مادری سعودی که یکی از زنان متعدد محمد بن لادن بود. بن لادن برای اخذ فوق لیسانس در مدیریت تجاری در دانشگاه شاه عبدالعزیز در جده تحصیل کرد و به زودی به رشته های مطالعات اسلامی روی آورد. اینکه گفته می شود او در کشور آمریکا یا انگلیس تحصیل کرده روایتی بی اساس است. پدر بن لادن صاحب مهم ترین و عمده ترین شرکت ساختمانی عربستان سعودی است. خانواده ی بن لادن همواره به اینکه بازسازی مقدس ترین بناهای جهان اسلام، مسجد الاقصی، مسجد الحرام و مسجد النبی را انجام داده است به خود می بالند. (7) اسامه بن لادن، رابطه ی دیرینه ای با افغانستان دارد. او در سال 1980 م، عربستان سعودی را ترک نمود و به منظور مبارزه با شوروی سابق به کمک احزاب جهادی افغانستان شناخت. او در زمان جهاد افغانستان در بسیج و سازماندهی داوطلبان مسلمان کشورهای مصر، سودان، الجزایر، مراکش، تونس، فلسطین، عربستان صعودی و امارات متحده ی عربی که بعدها به «افغان های عرب» معروف گردیدند، نقش فعالی داشت. در حقیقت، وی عامل کلیدی عربستان و امریکا در افغانستان به شمار می رفت و آمریکایی ها از او به عنوان «قهرمان» یاد می کردند. علاوه بر امر سازماندهی افغانهای عرب، فعالیتهای بن لادن در میان احزاب جهادی افغانستان را می توان در سه بعد خلاصه کرد: 1) هدایت مجاهدین عرب تبار به سوی احزاب متمایل به وهابیت ، مثل اتحاد اسلامی به رهبری عبدالرسول سیاف؛ 2) کمک مالی گسترده به احزاب وهابی؛ 3) نفوذ سیاسی و تشکیلاتی و ایجاد جنبش سلفیه وهابی در افغانستان و پاکستان. بن لادن با پایان جنگ افغانستان با شوروی به عربستان بازگشت، اما با توجه به اختلافاتی که بین او و شاهزاده های صعودی پیش آمد، تابعیت وی در سال 1994 سلب گردیده و وی از عربستان اخراج شد. پس از آن بن لادن به مدت دو سال در سودان اقامت گزید اما به دلیل فشارهای دولتهای آمریکا و عربستان ، سودان را ترک کرده و به افغانستان بازگشت. در آنجا او تحت حفاظت شورای جلال آباد بود. تا اینکه کابل و جلال آباد را طالبان تسخیر کردند. در اوت 1996، او اولین بیانیه ی جهاد را بر علیه آمریکایی ها که به گفته ی وی عربستان صعودی را اشغال کرده بودند، صادر نمود. این بیانیه اظهار می داشت: « دیوارهای ظلم و خواری منهدم نمی شود مگر در باران گلوله ها». با آغاز دوستی وی با ملا عمر، رهبر طالبان، در 1997 او به قندهار نقل مکان کرد و تحت حمایت طالبان قرار گرفت. (8) برخی عملیاتهای تروریستی متعددی که به القاعده منسوب است، عبارتند از: بمب گذاری در ساختمان تجارت جهانی در سال 1993- به قتل رساندن 19 سرباز آمریکایی در عربستان سعودی در سال 1996 بمب گذاری در سفارتخانه های آمریکا در کنیا و تانزانیا در سال 1998 – حمله به ناو جنگی یو اس. اس. کول در سال 2000 – حملات انفجاری و مرگبار یازدهم سپتامبر 2001 در نیویورک و واشنگتن – حمله به توریستهای اسرائیلی در مومباسا در سال 2002 – چهار انفجار در ریاض در سال 2003. در پی عملیاتها و تهدیدهای مکرر القاعده بر ضد منافع آمریکا، این کشور موضع شدیدی علیه بن لادن و تشکیلاتش گرفته و از طالبان خواستند که اسامه بن لادن را تحویل دهد. اما طالبان به دلایل زیر از تحویل بن لادن به آمریکایی ها خودداری نمودند: 1- در تمام افغانستان، بویژه در میان قبایل مختلف پشتون، مرسوم است که تحویل پناهنده به دشمنش، تحت هر شرایطی ننگ تلقی می شود. چون سربازان طالبان همگی از قوم پشتون بودند، در صورت تحویل بن لادن به آمریکا به وسیله رهبران طالبان، وفاداری این سربازان نسبت به سران طالبان کاهش می یافت. 2- اسامه بن لادن سرمایه هنگفتی در اختیار دارد که برخی رسانه های گروهی و منابع خبری، میزان سرمایه ی او را بالای یک میلیارد دلار برآورد نموده اند. بعضی منابع آگاه افغانی، معتقدند که کمکهای مالی بن لادن به طالبان، یکی از منابع عمده ی درآمد آنها را تشکیل می دهد و طالبان دلیل سرمایه ی هنگفت او از تحویل بن لادن به آمریکا خودداری می نمود. 3- بن لادن با آنکه به یکی از خانواده های ثروتمند عربستان تعلق دارد، به عقیده گروه طالبان، ناز و نعمت را ترک کرده و چندین سال در کنار افغانها علیه شوروی جنگیده است. این موضوع، باعث محبوبیت او نزد گروههای اهل سنت افغانستان، بویژه گروه طالبان شده است. 4- بن لادن در دوران جهاد افغانستان، پیوند محکمی با گروه جماعت العلما در پاکستان به رهبری مولوی فضل الرحمان – که گروه طالبان از میان مدارس این حزب برخاسته اند و از آنها حرف شنوی نیز دارند – برقرار نموده بود. علاوه بر این ، بن لادن در میان ژنرالهای ارتش پاکستان نیز دوستان فراوانی دارد. (9) مجموعه ی عوامل فوق باعث حمایتهای طالبان از بن لادن و عدم تحویل وی به آمریکا و عربستان سعودی گردید. تشکیلات و ساختار القاعده سازمان القاعده شبکه فراملیتی است و از انواع و اقسام ملیت ها در آن به چشم می خورند. گرچه ساختار سازمانی القاعده ناشناخته است، ولی اطلاعاتی که از بعضی از اعضای دستگیر شده آن بدست آمده، مواردی در مورد تشکیلات این گروه را روشن ساخته است. اسامه بن لادن، در صدر گروه و رهبر القاعده است و به نام امیر شناخته می شود. وی رهبری عملیاتهای سازمان را برعهده دارد. شورایی بنام شورای مشورتی، به وی مشاوره می دهد که از اعضای ارشد القاعده تشکیل شده است، که تعداد اعضای این شورا بین 30-20 نفر تخمین زده می شود. ساختار القاعده را می توان به صورت زیر بر شمرد: - کمیته نظامی که مسئولیت آموزش، تأمین سلاح و برنامه ریزی حملات را بر عهده دارد. - کیمته مالی – تجاری که فعالیتهای تجاری را مدیریت کرده، بلیطهای هواپیما و پاسپورتهای جعلی را فراهم نموده، به اعضای القاعده پول پرداخت می کند. طبق تخمین گزارش کمیسیون یازده سپتامبر ایالات متحده القاعده سالیانه 30 میلیون دلار برای اجرای عملیاتهایش ، نیازمند است. - کمیته مقررات که قوانین سازمان را وضع می کند. - کمیته فتوی، که فتاوای مذهبی صادر می کند، به مانند فتوای سال 1998 که از مسلمانان خواست، آمریکائیان را بکشند. - کمیته رسانه که از اواخر دهه 1990 بوجود آمد که در آن زمان روزنامه نشره الاخبار را منتشر کرد. (10) شمار دقیق اعضای القاعده نامشخص است. منبع تغذیه مالی سازمان القاعده منحصر به ثروت اسامه بن لادن نیست، بسیاری از سرمایه داران مسلمان از کشورهای مختلف جهان مبالغ هنگفتی به طرق مختلف به این شبکه تزریق می کنند. با وقوع حوادث 11 سپتامبر انتساب این حملات به القاعده، آمریکا و متحدانش به قصد مبارزه با تروریسم به افغانستان حمله بردند. با این حال موفق به یافتن بن لادن و نابودی القاعده نشدند. با وجود اقدامات گسترده برای از بین بردن القاعده این سازمان پس از استقرار دولت حامد کرزای نیز به فعالیت خود ، هر چند در سطحی ضعیف و محدود، در افغانستان و سایر نقاط جهان ادامه می دهد. منابع: 1- احمد رشید، «طالبان، زنان، تجارت مافیا و پروژه عظیم نفت»، ترجمة نجله فندق، نشر بقعه، تهران، 1382، ص 73. 2- رشید احمد ، طالبان اسلام نفت و بازی جدید ، مترجمان اسدالله شفاییو صادق باقری ، انتشارات دانش هستی ، تهران 1379 ، صص99-114 . 3- حمید احمدی، طالبان: ریشهها، علل ظهور و عوامل رشد؛ مجله اطلاعات سیاسی – اقتصادی، شماره 132 – 131، صص 24 – 37. 4- محمدهاشم عصمتاللهی و دیگران، جریان پرشتاب طالبان، انتشارات الهدی، تهران 1378، ص 23. 5- سیدعبدالقیوم سجادی، جامعهشناسی سیاسی افغانستان، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه.،1380،صص220-224. 6- یعقوب نعمتی، ترور و تروریسم در اندیشه امام خمینی، پایاننامه کارشناسی ارشد، پژوهشکده امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی، 1386، ص 69. 7- عبدا... رفیعی، «افغانستان سقوط طالبان، نگاه به آینده» سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 1381، ص 125. 8- احمد رشید، پیشین، ص 274. 9- عصمتاللهی و دیگران، پیشین، ص 51. 10- نعمتی، پیشین، ص 70.
[ شنبه 92/8/4 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
|