سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علوم سیاسی
 

فیمینیسم (زن سالاری  (
مرکب از دو کلمه   Feminine به معنای مؤنث و زنانه با پسوند   ism می باشد که اولین بار در سال 1837 وارد لغت فرانسوی شد. و در اصطلاح به آنچه در قرن نوزدهم در آمریکا تحت عنوان جنبش زنان معروف بود گفته می شود. و قبل از آن در قرن هفده در انگلیس نداهای فمینیسی بوده است  .
غرب با ترویج فرهنگ زن گرایی و با کشاندن زنان به کارخانه ها و کارگاه ها به تجارت بازار سرمایه داری رونق خاصی داد، و در نتیجه تباهی و از بین رفتن هویت زن و فروپاشی کانون خانواده را به همراه داشت  .[1]

منشأ پیدایش جنبش فمینیسم تقریباً به یک قرن قبل بازمی  ‎گردد. این جنبش به‏قدری فراگیر و مؤثر بود که پس از چند سال تمامی فرامین فمینیسم به قانون در سطح بین الملل بدل شد و امروزه شاید در جهان نامی از این جنبش برده نشود و حال آنکه اثرات آن در همه  ‎جا هویداست  .مینیسم رویکردی است نوظهور که با تکیه بر تأثیر مستقیم عنصر جنسیت بر معرفت در جامعه غربی متولد شد و غایت آن رفع ظلم و ستم علیه زنان به وسیله نفی تفاوت ها و مطرح کردن مسئله جنسیت برتر می باشد  . رویکردهای لیبرال، مارکسیست، رادیکال، سوسیال هرکدام با توسل به معرفت شناسی های پیش از خود، به گونه ای موضوع تأثیر جنسیت را بر امر شناخت مورد بررسی قرار داده اند اما این رویکردها مبانی عصر نوین را، به نوعی مبنای کار خود قرار داد. ازآنجا که فمینیسم نوعی آزادی خواهی است شناخت مبانی اومانیسم و سکولاریسم به فهم این مکتب کمک می کند  .

این مکتب مؤثر از دو انقلاب: انقلاب صنعتی اروپا و انقلاب کبیر فرانسه می باشد. چون ریشه بسیاری از تزاحم ها و درگیری ها در جامعه مکتب فمینیسم است لذا نقد و بررسی آن حائز اهمیت است و نیز بیان آثار فردی و خانوادگی و اجتماعی این جنبش تا حد زیادی در نقد آن یاری  ‎رسان است  . جنبش فمینیسم عبارت است از دفاع از حقوق زنان، مبتنی بر انگاره های اومانیسم و سکولاریسم، با تأکید بر غیرطبیعی دانستن نابرابری های موجود و حرکت به سمت برابری یا موقعیّت برتر زنان. جنبش استیفای حقوق زنان یا فمینیسم پاسخ و واکنشی بود در برابر تبعیض های غیرانسانی در غرب که کمتر از صد سال است مورد توجه قرار گرفته است که انگیزه مظلومیت زن در تاریخ معاصر غرب از جایگاه صنفی و افکار زنگرایانه عدول و در چارچوب نهضت سیاسی و سازمان حزبی نمودار گشته است. به این معنا که فمینیسم در ابتدا برای احقاق حقوق اجتماعی زنان اعم از حقّ رأی، حقّ مالکیّت ، حقّ ارث و . . . شکل گرفت پس از شکست جامعه مردسالاری زنان به تدریج به حقوق خود و نیز ایده نفی تفاوتها دست یافتند و پس از آن این گرایش به شکل جنبش و نهضتی سیاسی نمو کرد.فمینیسم را گاه به جنبش های سازمان یافته برای احقاق حقوق زنان وگاه به نظریه ای که به برابری زن و مرد از جنبه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی وحقوقی معتقد است، معنا کرده اند.[2] این جنبش زدودن تمام تفاوت های بیولوژیک و تعریف انسان و هر مقوله ی فرهنگی و اجتماعی برپایه ی جنسیت است.»[3]

تاریخچه ی فمینیسم

   نتیجه ای که از مطالعه ی وضعیت زنان در تمدن های قدیم یونان ورم گرفته می شود به طوراجمال این است که در ابتدا زن شیئ قابل تملک و بعداً عنصر توالد و ارضاء شهوت بوده است و به هیچ وجه او را شریک زندگی مرد و واجد قوای بشری نمی دانسته اند. این وضع تا چندین قرن ادامه داشت تا این که ظهور مسیح و افکار مذهبی پیروان او و پیدایش مقننین و علمای اصلاح طلب و بعداً ظهور پیامبر اسلام "ص "به تدریج زنان را از شیئ قابل تملیک به انسانی دارای حق مالکیت و حقوق اجتماعی تبدیل کرد وبرای زن جایگاه باارزش و والایی که اسلام قائل است بیان فرمودند.
از چندین قرن قبل به این طرف طرفداران تساوی کامل زن و مرد زحمات زیادی کشیده اند و تا حدی به تأمین این نظر موفق شده اند. مثلاً در کشورهای اسکاندیناوی (سوئد، نروژ و دانمارک) تا سال 1262 میلادی به دختر مطلقاً ارث نمی دادند و در سال 1262 دختر ثلث پسرارث می برد و در سال 1871 پسر و دختر در سهم الارث مساوی شدند.
درکشورفرانسه، مجامعی برای طرفداری ازحقوق زن از علمای اجتماع و حقوق به نام "هیئت طرفداران " تشکیل شده و هر سال برای اعمال منویات خود در تصمیمات پارلمانی فرانسه اقداماتی جدی کرده وتا حدی به انجام منظور خود نائل آمدند. اما از تأثیر دو انقلاب مهم یعنی انقلاب صنعتی اروپا و انقلاب کبیر فرانسه که از اهمیت و جایگاه بسیار بالایی برخورداراست در پیدایش مجامعی که ذکر شد و گرایش های فمینیستی نمی توان چشم پوشی کرد و اما انقلاب صنعتی اروپا: به تدریج بر اثر گسترش صنعت اختراعات و اکتشافات موج جدیدی از اقتصاد درغرب شکل گرفت که اساس آن را سرمایه داری جدید رقم می زد. مهم ترین کسانی که این انقلاب را بنیان گذاشتند طبقه ی جدیدی است در غرب به نام طبقه ی بورژوا یا طبقه ی متوسط که این ها با مقابله با نظام فئودالیته، در افتادن با اقتصاد کلیسایی، اقتصاد صنعتی را که محورآن کارخانه های صنعتی است در غرب رقم زدند.تا قبل از این انقلاب مرد و زن همراه با یکدیگر در مزرعه وخانه فعالیت داشتند ولی با این انقلاب قلمرو عمومی مختص مردان و قلمروخصوصی مختص زنان شد. این انقلاب کارخانه محور به دو چیز یعنی نیروی کار و مواد اولیه احتیاج دارد. پس ازدعوت مردان به بازار کار با کمبود نیرو مواجه شد. در این اثنا از زنان برای ورود به بازار کار و کارخانه دعوت به عمل آمد.[4]

انواع فمینیسم

   فمینیسم به دو اعتبارتاریخی وگرایشی تقسیم می گردد. در تقسیم بندی تاریخی جنبش فمینیسم به سه موج اول، دوم و سوم تقسیم می شود و درتقسیم بندی گرایشی عبارتست از فمینیسم مدرن و پست مدرن که گرایشات مختلف لیبرال، مارکسیستی، رادیکال وسوسیال از جمله ی فمینیسم مدرن است.موج اول فمینیسم در واقع یک موج عملگرا محسوب می شود زیرا که فمینیسم در مرتبه ی نخست یک رویکرد و یک ایده بیشتر ندارد و آن این که زنان در طول تاریخ تحت ظلم و ستم قرارگرفته اند و این ظلم و ستم به دلیل این است که فرصت ها و مخصوصاً فرصت آموزش برابر از زنان سلب شده است. اگر در جامعه فرصت های برابر آموزش، حقوق و مشاغل را برای زنان فراهم شود زنان قابلیت ها و توانمندی های خودشان را بروز می دهند .[5] بسیاری آغاز موج اول را نیمه ی قرن نوزدهم می دانند. موج اول فمینیستی یک جنبشی است که به آرمان ها و اهداف خودش تا حدی در انگلستان و آمریکا دست یافت.
سال های میلادی 1920-1960 را سال های فترت وافول جنبش فمینیستی می دانند. دست یابی زنان به حق رأی در کشورهای مرجع که درآن جنبش های فمینیستی شکل گرفته و هدایت می شد و وقوع جنگ بین المللی دوم از علل رکود این جنبش بود. البته این مسأله به معنای خاموش شدن آتش مطالبات زنان برای حق رأی، آموزش و مظاهری از برابری، در کشورهای اروپایی و آسیایی نیست.دهه ی 1960 میلادی آغازخیزش جدیدی است که به موج دوم فمینیستی معروف شده است. دهه ی 60 قرن بیست میلادی اوج جنبش های تند اجتماعی و شکل گیری نظریه های فلسفی جدید بود که هریک به گونه ای تأثیرخود را در شکل گیری نظریه های جدید فمینیستی ، به خصوص نظریه های متأثر از گرایش های چپ و حرکت های انقلابی زنانه به ویژه درسال های 1968-1973 آشکار ساختند.[6]

در این دوره فمینیسم ها توانستند با نظریه پردازی هایی که کردند ادبیات دانشگاهی تولید کنند.
خانم "سیمون دوبوار " که دقیقاً با خانم "ماری ولستون کرافت "هم عقیده است دو واژه ی جنس و جنسیت را تأسیس کرد که مراد از جنس همان تفاوت های طبیعی است و مراد از جنسیت همان تفاوت های غیرطبیعی است . فمینیسم های موج دوم معتقد بودند این تفاوت های غیرطبیعی هیچ ریشه ای در طبیعت و سرشت انسان ها ندارد.از ابتدا این شعار مورد مخالفت قرار گرفت تا این که دانشمندان روانشناس و بیولوژیست در یافته های خودشان اثبات کردند که این تفکیک درست نیست و نمی توان میان جنس و جنسیت این تفاوت ها را قائل شد پس همین یافته ها باعث شد که موج دوم رو به افول رود و موج سوم حیات خود را آغاز کند.از نیمه ی دهه ی 1970-1990 زمینه های ظهورموج سوم فمینیسم شکل گرفت که بیش از هر چیز مرهون تحولات سرمایه داری ، مطرح شدن دیدگاه پست مدرن و عکس العمل های ناشی از تندروی و یک جانبه نگری موج دومی ها بود.[7]

نقد فمینیسم ازمنظردینی

نهضتی که در اروپا برای احقاق حقوق پایمال شده ی زنان صورت گرفت، به دلیل این که دیر به این فکر افتاده بودند با دستپاچگی و عجله ی زیاد انجام گرفت. احساسات مهلت نداد که علم نظر خود را بگوید و راهنما قرار گیرد. از این روتر وخشک با یکدیگرسوخت، این نهضت یک سلسله بدبختی ها را از زن گرفت و حقوق زیادی به او داد و درهای بسته ای به روی او باز کرد اما در عوض بدبختی ها و بیچارگی های دیگری برای خود زن و برای جامعه ی بشریت به وجود آورد. مسلماً اگر آنچنان شتاب زدگی به خرج داده نمی شد احقاق حقوق زن به شکل بهتری صورت می گرفت.»[8]

کمبود اعتماد به نفس یکی از شایع ترین عوارض دنیا ی مدرن است. متخصصین سلامت و روان این عارضه را در بیماران خود تشخیص می دهند. نسخه ی جهانی این مشکل برای همه ی کسانی که به نوعی درگیر احساس بی ارزش بودن هستند یک جمله است: باید یاد بگیری خودت را دوست داشته باشی»این جمله توصیه ی همه ی روانشناسان محبوب و دستورالعمل برای همه ی کسانی شده است که می خواهند نسبت به خودشان احساس برتری داشته باشند. بر طبق کلام خدا حقیقت آن است که ما در تصویر خداوند خلق شده ایم و او ما را دوست دارد و ما برای خداوند بسیار با ارزش هستیم. مسیح آموخت که با ترک خویشتن مان است که زندگی می یابیم.تا به حال چند بار از کسی شنیده اید که بگوید «من خودم را دوست ندارم؟» و نیز وقتی دندان ما درد می گیرد بلافاصله در جستجوی راهی برای مشکل و خلاصی از درد هستیم. اما اگر خودمان را دوست نداشتیم درد را انکارمی کردیم. پس دلیل این که خیلی زود آزرده می شویم این نیست که خود را دوست نداریم بلکه بدین دلیل است که ما بیش از حد خود را دوست داریم!(پس لازم نیست یاد بگیریم خود را دوست داشته باشیم بلکه لازم است بیاموزیم که چطور منیت هایمان را کنار بگذاریم و به خدا عشق بورزیم و دیگران را دوست داشته باشیم. درد ما "خود کم بینی " نیست بلکه "خداکم بینی " است.[9]

 در مورد زنان نیزهمین گونه است یعنی اگر زنان برای احقاق حقوق خود به جای حب نفس و خود خواهی و غرور، یاد بگیرند چگونه از خود گذشته و ایثارگر باشند بی شک در طول مسیر دل مردان را تسخیرکرده و به آن چه اقتضای فطرت زنانه اش است دست یافته است. صرف نظر از این که تفاوت های زن و مرد موجب تفاوت هایی درحقوق و مسئولیت های خانوادگی زن و مرد می شود یا نمی شود ، دستگاه عظیم خلقت برای این که به هدف خود برسد و نوع را حفظ کند، جهاز عظیم تولید نسل را به وجود آورده است، دائماً از کارخانه ی خود هم جنس نرو هم جنس ماده به وجود می آورد و در آن جا که دوام و بقاء نفس به همکاری و تعاون دو جنس احتیاج دارد مخصوصاً در نوع انسان، برای این که این دو را به کمک یکدیگد دراین کاروا دارد، طرح وحدت آن ها را ریخته است.کاری کرده است که خود خواهی و منفعت طلبی که لازمه ی هر ذیحیاتی است تبدیل به خدمت و تعاون و گذشت و ایثار گردد، آن ها را طالب همزیستی با یکدیگر قرارداده است و برای این که طرح کاملاً عملی شود و جسم و جان آن ها را بهتر به هم بپیوندند تفاوت های عجیب جسمی و روحی در میان آن ها قرارداده است و همین تفاوت هاست که آن ها را بیشتر به هم جذب می کند و عاشق و خواهان یکدیگر قرار می دهد.[10]



 



[1] . فرهنگ عمید

[2] . روتلیج، فمینیسم و دانش های فمینیستی، ص،13.

[3] . حسین تقوی دهاقانی، آسیب شناسی دینی فمینیسم، ص20، محمد تقی کرمی، آموزه،جلسه ی3.

[4] . حسن صدر، حقوق زن در اسلام و اروپا،ص33.

[5] . .محمد تقی کرمی، آموزه ، جلسه ی 3.

[6] . روتلیج، فمینیسم و دانش های فمینیستی،ص16و17.

[7] . محمد تقی کرمی، آموزه ، جلسه ی 4.

[8] . مرتضی ، مطهری، نظام حقوق زن در اسلام،ص 216.

[9] . انسی لی ،دموس، دروغ هایی که زنان باور می کنند وحقایقی که آن ها را آزاد می سازد،ج1،ص41.

[10] . مرتضی ، مطهری، نظام حقوق زن در اسلام،صص211و 21.


[ دوشنبه 92/12/26 ] [ م. مباشری ] [ لطفا نظر دهید ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره سایت

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 26
بازدید دیروز: 572
کل بازدیدسایت: 408530
انقلاب اسلامی