علوم سیاسی |
لغو رسمی کاپیتولاسیون در جمهوری اسلامی ایران روز 23 اردیبهشت 1358، قرارداد کاپیتولاسیون در ایران رسماً لغو شد. در این روز، وزارت امور خارجه طی اطلاعیه ای اعلام کرد به پیشنهاد هیأت وزیران دولت موقت جمهوری اسلامی ایران و تصویب شورای انقلاب اسلامی، قانون مصوب 21 مهرماه 1343، راجع به اجازه ی استفاده مستشاران نظامی آمریکا در ایران از مصونیت ها و معافیت های قرارداد وین (کاپیتولاسیون) از تاریخ 23/2/1358، لغو شد. [1] رژیم در 13 آبان 1343، امام (قدس سره) را به ترکیه تبعید کرد. با تبعید ایشان، هیجان عمومی تمام محافل مذهبی و مبارز و طرفداران نهضت اسلامی را فرا گرفت. تظاهرات و اعتصابات عمومی در تهران و قم و برخی شهرهای دیگر پدید آمد. اما رژیم به سرکوبی پرداخت و فرزند امام (قدس سره) حاج سید مصطفی را بازداشت و پس از چندی آزاد و به ترکیه تبعید کرد . حرکت مسلحانه پس از حادثه 15 خرداد و تبعید رهبر نهضت، مبارزان و مخالفان جدّی رژیم به این نتیجه رسیدند که دیگر مبارزات سیاسی به صورت سخنرانی، بیانیه و تظاهرات و اعتصابات کارساز نیست. باید قهر آمیز و مسلحانه با رژیم سخن گفت. بر این اساس گروه های انقلابی با مشی مسلحانه، با ایدئولوژی های متفاوت شکل گرفتند. عمده ترین این گروه عبارتند از : 1- جمعیت (هیأت های ) مؤتلفه اسلامی: متشکل از چند هیأت دینی، که این تشکیلات پس از تبعید امام (قدس سره) به مبارزه قهر آمیز روی آورد. نخستین اقدام آن ترور منصور نخست وزیر در اول بهمن 1343، به اتهام خیانت به خلق و مسؤول تبعید رهبر قیام بود که به دست «محمد بخارایی» صورت گرفت. پس از آن بیش از صد نفر از اعضای این تشکیلات دستگیر شدند و پس از محاکمه چند تن از آنان – صادق امانی، محمد بخارایی، رضا صفار هرندی، مرتضی نیک نژاد اعدام و دیگران به حبس ابد و کمتر از آن محکوم شدند . 2- حزب ملل اسلامی: این جمعیت که ابتدا «حزب ملل» نامیده می شد و از سال 1340، با هدف مسلحانه تشکیل شده بود پس از 15 خرداد 1342، اندیشه قیام مسلحانه در آن اوج گرفت و نشریه ی «خلق» ارگان خود را منتشر ساخت. این گروه در 24 مهر 1344، شناسایی و حدود هفتاد تن از اعضای آن دستگیر و چند تن از رهبران آن به حبس ابد و کمتر از آن محکوم شدند . 3- سازمان مجاهدین خلق ایران: با پیشگامی محمد حنیف نژاد، اصغر بدیع زادگان، ناصر صادق، در سال 1334، با مشی مسلحانه ایدئولوژی اسلامی به وجود آمد. این سازمان مخفی تا سال 1350، عمل مسلحانه ای انجام نداد و بیشتر به کار تئوریک و تربیت فکری و سیاسی کادرهای خود پرداخت . 4- گروه پرویز نیکخواه: در سال 1344، با ایدئولوژِی «مارکسیستی» تأسیس شد که گفته می شود در 21 فروردین 1344، ترور ناموفق شاه در کاخ مرمر به وسیله ی رضا شمس آبادی از سوی این گروه صورت گرفته است. پس از مرگ منصور، در 6 بهمن 1343، «امیر عباس هویدا» نخست وزیر شد. علمای ایران ،عراق ،طلاب و گروه های سیاسی و اجتماعی، با ارسال تلگراف های بسیار به وی، خواستار آزادی امام (قدس سره) شدند. سرانجام با موافقت حکومت ایران، در 13 مهر 1344، امام (قدس سره) به همراه فرزندش از ترکیه به نجف منتقل شدند. در 11 اسفند 1345 «نایب السلطنه» شدن فرح دیبا همسر شاه اعلام شد. چون این عمل خلاف قانون اساسی بود ،گفته شد که در اردیبهشت ماه مجلس موسسان برای اصلاح قانون اساسی تشکیل خواهد شد. روحانیان مبارز مخالفت خود را با این اقدام ابراز و امام (قدس سره) اعلام کردند که از این پس هدف سرنگونی شاه و رژیم اوست. در آبان 1346، جشن تاجگذاری شاه بر گزار شد که با اعتراض نیروهای مخالف و مبارز مواجه گشت و امام (قدس سره) با صدور اعلامیه ای آن را محکوم ساخت. از بهمن 1348، امام خمینی درس ولایت فقیه خود را در نجف آغاز کردند که بعداً به شکل کتابی مدون در ایران و کشورهای اسلامی دیگر انتشار یافت. گوشه ای از جنایات رژیمسال 1350 شمسی، با اختناق و فشار شدید رژیم شاه همراه بود. دلیل این خشونت نیز دو عامل اساسی بود: یکی رشد جنبش و آشکار شدن مبارزات مسلحانه در میان طلاب، دانشجویان و جوانان مذهبی و غیر مذهبی، و دیگر اوج گیری تلاش های فکری، سیاسی و انقلابی افرادی همچون شهید مطهری. حادثه ی مهم دیگری که در سال 1350، سبب انحطاط بیشتر رژیم و تعمیق بیشتر مبارزه و مقاوت گردید، برگزاری جشن های دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی بود که با هزینه های گزاف و هرزگی هایی که صورت گرفت، خشم عمومی را در تمام سطوح برانگیخت. امام (قدس سره) به شدت این جشن را محکوم کرد. به طور کلی سال های 50 تا 54 اوج دستگیری، شکنجه، اعدام و سرکوب های رژیم بود. در سال 1353، که یک باره در آمد حاصل از فروش نفت افزون گردید، شاه برنامه ی بلند پروازانه ی رسیدن به «تمدن بزرگ» را اعلام کرد. در تاریخ 11 اسفند 1353 «حزب رستاخیز» به عنوان تنها حزب فراگیر با تکیه به سه اصل، اعتقاد به قانون اساسی، نظام شاهنشاهی و انقلاب سفید، به وسیله ی شاه اعلام شد و امام (قدس سره) عضویت و شرکت در حزب رستاخیز را تحریم کرد. در پایان سال 1354 مجلسین، بر اساس تصویب نامه ای، تاریخ هجری را به شاهنشاهی تبدیل که از آغاز سال 1355 شمسی، سال 2535، در تمام مکاتبات رسمی و دولتی مورد استفاده قرار گیرد که بیش از پیش بر خشم علما و مبارزان افزود. در سال 1355، کارتر از حزب دموکرات رییس جمهور امریکا شد. یکی از محورهای تبلیغاتی او در انتخابات، مسأله حقوق بشر در جهان بود. از این رو از دولت های دوست خود از جمله ایران خواست که حقوق بشر را رعایت کنند. شاه ناگزیر «فضای باز سیاسی» را اعلام کرد و این فرصت مناسبی برای گسترش انقلاب در داخل و خارج کشور بود. نخستین خشم انقلابی در روزهای 31 خرداد و اوایل تیر 1356، پدید آمد. در 29 خرداد دکتر علی شریعتی در لندن به نحو مشکوکی درگذشت. و شایع شد که رژیم او را کشته است. روز اول آبان 1356، آیت الله حاج سید مصطفی خمینی در نجف توسط عوامل رژیم شاه به شهادت رسید. این خبر امواج تازه ای در حرکت فزاینده مردم ایجاد کرد و به دنبال آن نوار جدید سخنرانی امام (قدس سره) که در روز دهم آبان ماه در نجف ایراد شده بود، به منزله دستورالعملی برای تشکل نیروها در مبارزه با رژیم بود. روز 17 دی 1356، در روزنامه اطلاعات مقاله ی اهانت آمیزی تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» به قلم مستعار احمد رشیدی مطلق، علیه امام (قدس سره) درج گردید. شاه که پس از سفر کارتر به ایران و تعریف و ستایش او از شاه، بیش از پیش مغرور شده بود، بر انتشار این مقاله صحه گذاشت و حتی لحن آن را تندتر کرد. انتشار این مقاله حرکت جدیدی را در کشور پدید آورد. روز 19 دی، طلاب و عده ای از مردم قم مورد هجوم رژیم قرار گرفتند که طی آن چند تن به شهادت رسیدند. پس از حوادث قم، امام (قدس سره) طی پیامی سلطنت شاه را غاصبانه و جائرانه خواندند و فرمودند.[2] کارتر و دیگر غارتگران مخازن ملت های مظلوم باید بدانند، محمدرضا، خائن و یاغی است و از سلطنت، مخلوع است. اوج نهضتدر چهلم شهدای قم، از سوی مراجع تقلید عزای عمومی اعلام شد و در اکثر نقاط ایران مراسمی برگزار گردید که از آن میان قیام مردم تبریز در 20 بهمن بود که طی آن عدّه ای از مردم به شهادت رسیدند. نوروز سال 1357، عزای عمومی اعلام شد و مراسم پانزده خرداد به صورت بستن بازار و ماندن در خانه ها اجرا شد. بر اساس رهنمودهای امام (قدس سره) مراسم ماه رمضان 1357 و مجالس و سخنرانی ها، یکسره سیاسی و انقلابی و ضدِ رژیم شد. [ شنبه 92/11/12 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
|