علوم سیاسی |
تاثیرات اندیشه سیاسی امام خمینی در جهان اسلام با پیروزی انقلاب اسلامی، چراغ امیدی در قلب امت اسلام روشن شد و مسلمانانی که تا آن هنگام فکر می کردند برای رهایی از یک ابرقدرت باید به ابرقدرت دیگری روی آورند و یا بعضی که گمان می کردند، امکان برقراری حکومت اسلامی در این عصر و زمانه نیست، اندیشه و فکرشان بطور کلی متحول شد. شاهد این ادعا این است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی از نفوذ اندیشه های مارکسیستی و غیر آن در میان مسلمانان کاسته شد و در عوض اسلام به عنوان راهنمای عمل انتخاب گردید. بدینگونه فریاد اسلام خواهی مردم لبنان و سودان و الجزایر و مصر و افغانستان و کشمیر و اقصی نقاط جهان متاثر از انقلاب اسلامی و اندیشه امام خمینی (ره) به حساب می آید . آنچه گفته شد چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد. در این مورد حتی بیگانگان نیز به این حقیقت اعتراف کرده اند . اشاره به یک مورد خالی از فایده نیست : "اسلام تولد مجدد خود را از امام خمینی دارد و او بود که با احیای ارزشهای فراموش شده میلیونها انسان، تعجب رهبران غرب و جهانیان را برانگیخت . " بدینگونه، پژواک اندیشه انقلاب اسلامی در سطح جهان اسلام، احیاء مذهب و به راه انداختن جنبشهای اسلامی بود. چیزی که به نفوذ این "اندیشه" کمک کرد، آرزوهای امام (ره) در جهت آزادی جهان اسلام از زیر یوغ استعمارگران و طاغوتیان، مجد و عزت مسلمانان، از بین رفتن تفرقه های سیاسی، مذهبی، ملی و قومی در جهان اسلام، آگاهی بخشی به مسلمانان جهان، بازسازی و نجات تفکر دینی و در یک کلام نجات مسلمین بود. در میان فرمایشات ایشان کم نداریم از این قبیل که: "ما امید واثق داریم که ملل اسلامی، در آتیه نزدیکی بر استعمار چیره شود . " و نیز " باید بسیجیان جهان اسلام، در فکر ایجاد حکومت اسلامی باشند و این شدنی است; چرا که بسیج، تنها منحصر به ایران اسلامی نیست. باید هسته های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد . " ثمرات عمیق نفوذ و تاثیر اندیشه امام (ره) در حمایت همه جانبه مسلمانان جهان از حکم اعدام سلمان رشدی، که توسط امام خمینی (ره) صادر شد، به خوبی روشن گشت و دشمنان اسلام را بیش از پیش از قدرت جهان اسلام به وحشت انداخت . تداوم انقلاب اسلامی از نظر امام(ره) اساس ادامه یک پیروزی و ادامه یک انقلاب در یک امری است که به نظر می آید در راس امور واقع است و او اینکه دولت مجلس و کسانی که در ارتش هستند و سپاه و همه اینها از طبقه متوسط و مادون متوسط باشند. اساس سلطه ای که بر کشورها و بر کشور ما از طرف غیرواقع شده است افراد مرفه و کسانی که سرمایه های بزرگ داشته اند یا قدرت برای حفظ خودش و حیثیت خودش در دست داشته است . مادامی که مجلس و ارگان های دولتی و همه اینها و مردم از این طبقه متوسط و مادون متوسط تشکیل بشود امکان ندارد که یک دولت بزرگی یک قدرت بزرگی به هم بزند اوضاع را. همیشه این قدرت های بزرگ در هر کشوری یک نفر را با او تفاهم می کردند که این یک نفر برای خودش و برای قدرتمندی خودش و برای سرمایه خودش فعالیت می کرد او را می دیدند و ملت را می چاپیدند و به اصطلاح کدخدا را می دیدند و ده را می چاپیدند. هیچ وقت قدرت های بزرگ مواجه با ملت ها اگر شدند نتوانستند کار خودشان را انجام بدهند و مواجه هم نشدند . هر وقت که می خواستند یک دولتی را یا یک سلطنتی را یا یک ریاست جمهوری را که بر وفق مرام آنها عمل نمی کرده از بین بردارند در مقابل او یک قدرت دیگری می تراشیدند و با آن قدرت این قدرت را از بین می بردند. کار به دست ملت نبوده است و کار به دست طبقه متوسط و مادون متوسط نبوده است . اینکه این عمل را آنها انجام می دادند یک نکته روحی دارد و آن این است که انسان در باطن خودش و فطرت خودش تناهی ندارد آمالش آمالش غیرمتناهی است وقوف نمی کند آمال انسان و وقتی که اینطور است اگر انسان اسیر همین آمال غیرمتوقف بشود و ببیند که یک ابرقدرتی این آمال او را و آن خواست های مادی او را و آن قدرت او را و سلطه او را بر ملت خودش حفظ می کند او دیگر در بند این نیست که برای ملت کار بکند. برای اینکه از طبقه مرفه است و از طبقه قدرتمند است و قدرتمندی هم و همین طور حب مال و جاه هم حدی ندارد مرزی ندارد آن برای حفظ قدرت خودش و پشتوانه ای که دارد برای این حفظ قدرت با ملت آن می کند که همه حیثیت ملت و گنجینه های ملت را در دسترس او قرار بدهد یک سهم ناچیزی هم برای خودش بگیرد. الان شما ملاحظه می کنید که قدرت هائی در دنیا هست از حیث مال که اگر چنانچه اموالشان را تقسیم بکنند به این 36 میلیون جمعیتی که ما داریم اگر یک نفر از آنها اموالشان را تقسیم بکند تمام افراد این 36 میلیون مرفه می شوند و از طبقه به اصطلاح خودشان بالا می شوند. یک نفر از آنها اینطور است لکن همان آدمی که دارائی او به این اندازه بود از این آدمی که درویش سر محله است حرصش به دنیا بیشتر بود حرصش به مال بیشتر بود و بیشتر می خواست جمع بکند. هرچه مال اضافه بشود حرص انسان اضافه می شود هرچه قدرت اضافه بشود حرص انسان به قدرت اضافه می شود و اگر مهذب نباشد انسان آن قدرت را برای خودش به کار می گیرد وقتی برای خودش به کار گرفت دولت های بزرگی که هستند ابرقدرت هائی که هستند یک همچو آدم قدرتمندی را پیدا می کنند و این آدم قدرتمند را به او بال و پر می دهند و این را به مقام می رسانند تا اینکه ملت را استضعاف کند و ذخایر ملت را بچاپد . ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزش های اسلامی هستند به خوبی دریافته اند که مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست و آنها که تصور می کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاه طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانه اند و آنهائی هم که تصور می کنند سرمایه داران و مرفهان بی درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه می شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می کنند آب در هاون می کوبند. بحث مبارزه و رفاه بحث قیام و راحت طلبی بحث دنیاخواهی و آخرت جویی دو مقوله ای است که هرگز با هم جمع نمی شوند و تنها آنهائی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند فقرا و متدینین بی بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب ها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم . مسئولین نظام ایران انقلابی باید بدانند که عده ای از خدا بی خبر برای از بین بردن انقلاب هرکس را که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فورا او را کمونیست و التقاطی می خوانند از این اتهامات نباید ترسید باید خدا را درنظر داشت و تمام هم و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار گرفت و از هیچ تهمتی نترسید . خدمت به احکام اسلام بکنید و برای این هایی که اولیای ما هستند این پائین شهری ها و این پابرهنه ها. این ها ولی نعمت ماها هستند. اگر این ها نبودند ما یا در تبعید بودیم یا در حبس بودیم یا در انزوا. اینها بودند که همه ما را از این مسائل نجات دادند و همه ما را آوردند و نشاندند به جایی انقلاب ما متکی به معنویات و خداست و آنهایی که با ما موافقند آنهایی هستند که با خط توحیدی موافقند. ما باید خط معنویتی را که برای آن انقلاب کردیم فراموش نکنیم . 1- خدمتگذاری دولت 2- نقش مردم در تقویت نظام 3- هماهنگی دولت و مردم 4- دولت و جلب رضایت مردم 5- مثل علی علیهالسلام باشید! 6- حقوق مردم بر دولت 7- پاسخگویی 8- ضرورت انتخاب صالح 9- وظایف مردم منابع ـ امام خمینی، آداب الصلوة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1424ق. ـ ـــــ ، الرسائل، قم، اسماعیلیان، 1367. ـ ـــــ ، تبیان، دفتر 45 حکومت اسلامی و ولایت فقیه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1384. ـ ـــــ ، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1375. ـ ـــــ ، حکومت اسلامی، قم، خرم، 1377. ـ ـــــ ، سر الصلوة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چ ششم، 1378. ـ ـــــ ، شئون و اختیارات ولیفقیه، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1369. ـ ـــــ ، صحیفه امام، تهران،مؤسسهتنظیمونشرآثارامامخمینی،بیتا. ـ ـــــ ، صحیفه نور، تهران، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1361. ـ ـــــ ، طلب و اراده، ترجمه و شرح سیداحمد فهری، تهران، علمی و فرهنگی، 1362. ـ ـــــ ، کتاب البیع، تهران،مؤسسهتنظیمونشرآثارامامخمینی،1376. ـ ـــــ ، کشف الاسرار، بیجا، بینا، بیتا. ـ ـــــ ، مکاسب محرمه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، بیتا. ـ ـــــ ، ولایتفقیه، تهران،مؤسسهتنظیمونشرآثارامامخمینی،1385. ـ ـــــ ، دیوان امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چ سی و نهم، 1377. ـ توحدی، علیاصغر، قرائت امام خمینی از سیاست، تهران، پژوهشکده امام خمینی، 1381. ـ جونز، و. ت.، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، تهران، علمی و فرهنگی، 1373. ـ زرگر، ابراهیم، مبانی تصمیمگیری سیاسی از دیدگاه امام خمینی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1373. ـ سجادی، عبدالقیوم، جزوه دستنوشت «مبانی اندیشه سیاسی امام خمینی». ـ مارکوزه، هربرت، انسان تکساحتی، ترجمه محسن مویدی، تهران، امیرکبیر، 1378. ـ مطهّری، مرتضی، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، تهران، صدرا، بیتا [ پنج شنبه 92/10/26 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
|