علوم سیاسی |
رویدادهای متنوع و گسترده در جهان از یک سو و تاثیر آنها بر زندگی افراد بشر از سوی دیگر به علم روابط بین الملل به معنای خاص و علوم سیاسی به معنای عام اهمیتی مضاعف داده است؛ به گونه ای که اگر بگوییم بدون علم سیاست و مدیریت بین المللی زندگی بشر را آشفتگی، هرج و مرج، جنگ، خشونت، اضطراب و دلواپسی فرا می گیرد، اغراق نکرده ایم بلکه به حداقل اکتفا نموده ایم. از این رو برای فهم، درک و تحلیل رویدادهای فراوان از شرق تا غرب عالم باید قالب های فکری آزموده،مدون و علمی داشت و گرنه حجم وسیع اطلاعات و اخبار از تحولات جهانی ناظران عادی و عامی را متحیر و تسلیم خواهند کرد. زیرا پیچیدگی های روابط بین الملل International Relations ) ) و روابط بین الدول Interstates ) ) بدون چارچوب های فکری و تئوری های نظری قابل درک نیست و همچون امواج متنوع و گسترده ماهواره ای در فضا می ماند که بدون رمز شکن و ابزار کانالیزه کردن آنها مبهم و پیچیده می مانند. از این رو در این نوشتار تلاش شده پیوند گریز ناپذیر جهان انتزاعی نظریه ها و جهان واقعی سیاست ساماندهی شده تا تصویر روشنی از بطن اطلاعاتی که هر روز منتشر می شود قابل استخراج باشد. [ پنج شنبه 92/12/8 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
ظریات موازنه قدرت، نو واقع گرایی،بازدارندگی و بازیها [ پنج شنبه 92/12/8 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
نظریه های مهم در روابط بین الملل الف : نظریه های امپریالیسم : 1- تبیین امپریالیسم ناشی از قدرت 2- تبیین اقتصادی از امپریالیسم 3- تبیین زیست شناختی اجتماعی از امپریالیسم 4- امپریالیسم ناشی از ایدئولوژی ب : نظریه های وابستگی : 1- نظریه آندره گوندر فرانک 2- نظریه سمیرامین ج : نظریه های چرخه ی استیلا : 1- نظریه فرهنگی گرامشی 2- نظریه چامسکی 3- نظریه نظام جهانی والراشتاین 4- نظریه کوئینسی رایت 5- نظریه چرخه بلند پیشوایی جورج مدلسکی د: نظریه موازنه قدرت : 1- ریمون آرون 2- نیکولاس اسپایکمن 3- اشتراوس – هوپه 4- جورج کنان و هنری کیسینجر 5- آلفردتی – ماهان و سرهلفدر و مکیندر 6- نظریه هانس – جی مورگنتا 7- راینهولد نیبور و : نظریه نو واقع گرایی 1- نظریه بازدارندگی ز : نظریه بازی ها 1- نظریه مارتین شوبیک 2- نظریه توماس شلینگ م : نظریه نظامها ( کلان ) 1- مورتون کاپلان ( مدلهای شش گانه کاپلان ) 2- مدلهای تاریخی و غیرتاریخی 3- دیدگاه ریچارد روزکرانس 4- نظریه دو گانه کشاورزی و صنعتی مدلسکی 5- نظریه بحران سازی و بحران زدایی مک کله لند ن : نظریه نظامها ( خرد ) : 1- نظریه تصمیم گیری اسنایدر و همکاران 2- نظریه تصمیم گیری خردگرایی محصور ( نسبی ) 3- نظریه های رفتار شناسی پرخاشگرانه : 1- نظریه فروید 2- اریک فروم 3- نظریه هورنای و : نظریه های همگرایی منطقه ای : 1- نظریه کانتوری واشپیگل 2- نظریه مربوط به فرایند همگرایی ه : نظریه وابستگی متقابل : 1- نظریه روزکرانس 2- نظریه جیمز روزنا 3- نظریه ریچارد کوپر 4- نظریه کوهین و نای ی : نظریه رژیم های موضوعی بین المللی 1- نظریه بوچالاو هاپکینز 2- نظریه اوران یانگ مفهوم و تعریف نظریه : 1- دیدگاه ذهنی گرایان : نظریه به دستگاهی قیاسی اطلاق می شود که حاوی مجموعه ای از قضایای به هم پیوسته از عناصر تصوری و ذهنی است . قضایای آن موضوعی و بدیهی است . 2- دیدگاه عینی گرایان و تجربه گرایان : نظریه تلخیصی منظم از داده ها اطلاق می شود که در ذهن منعکس شده است . 3- دیدگاه معرفت شناسانه : 1) کارن همپل : نظریه حاوی دستگاه منتظمی است که برای پدیده های بسیار متنوع خارجی ، تبیین منظم و یکسانی ارائه می دهد . 2) ایان باربود : وی نظریه را مساوی با چهارچوبهای مفهومی درونی می داند که می توان از آنها قوانین را استخراج کرد . 3) رفیع پور : نظریه مجموعه به هم پیوسته و نظام یافته ای از گزاره ها می داند که بیانگر بخشی از واقعیت است . معیار شناخت شناسانه ارزیابی مفروضات یک نظریه : الف : رهیافتها 1- رهیافت سنتی : معتقدند که علوم انسانی تابعی از جهان بینی فلسفی و حتی گاه ناشی از برداشتهایی از بینش و فرهنگ جوامع است . و به عبارت دیگر قوانین علوم انسانی دارای ثبات و پایداری و پیشرفت نیست بلکه به مقتضای جهان بینی های فلسفی و ایدئولوژیکی نظریه مختلفی درباره انسان وجود دارد . 2- رهیافت رفتار گرایی : رفتار گرایان معتقدند نظریه ای اعتبار دارد که مبنای صدورش عینیات خارجی و صدق و کذبش مبتنی بر تعمیمات تجربی باشد و نظریه پوزیتوسیت ها مهمترین رکن علم عینی گرایی . 3- فوق رفتار گرایی : تلفیق دو رهیافت سنتی و رفتار گرایی می باشد . ذهنی گرایی – عینی گرایی – فلسفی و علمی – مطلق گرایی و نسبی گرایی قیاس و استقراء . [ چهارشنبه 92/12/7 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
نظریه های امپریالیسم : الف : تبیین امپریالیسی ناشی از قدرت : دیدگاه این نظریه همه جوامع سیاسی به لحاظ طبیعت نا امنی ( ترس امنیتی ) که دارند سعی خواهند کرد با افزایش قدرت نظامی خود از آسیب پذیری بکاهند . صاحب نظران نظریه امپریالیسم : ناشی از قدرت عبارتند از : مورگنتا – شومان – آرون اشتراک نظر کلیه صاحب نظران : کلیه واحد های سیاسی که منابع لازم برای اعمال سیاست های امپریالیسی داشته باشند به سیاست امپریالیستی اقدام خواهند کرد . نکته مهم این است : امپریالیسم پدیده مطلق و گذرا نیست بلکه اقدام یک واحد سیاسی است برای رفع ترس امنیتی ، خود محرک لازم را برای اقدام بازیگر دیگر فراهم می کند که با گرایش دور باطلی ایجاد می شود که در آن امنیت یک کشور موجب نا امنی دیگر بازیگران خواهد شد . نکته دیگر اینکه مورگنتا معتقد است که صرفاً ترس امنیتی محرک امپریالیسم نیست بلکه پیروز یا شکست در جنگ و ضعف دیگران می تواند ، ترغیب کننده سیاست امپریالیستی باشد . نظریه های امپریالیسم ناشی از قدرت : مفروضه های مهم نظریه امپریالیسم ( نظام سلطه ) ( نظریه مورگنتا ) : 1- زیر بنای رفتار خارجی جوامع را ترس امنیتی تشکیل می دهد . 2- روابط بین جوامع مبتنی بر خودیاری و هرج باقی خواهد ماند . . 3- محیط هرج و مرج گونه بازیگران سیاسی را به حفظ هویت فیزیکی و سیاسی فرهنگی خویش حساس می کند . 4- قدرت نظامی به عنوان ابزار مورد استفاده برای رفع ترس امنیتی و تهاجم دیگران لازم است . 5- دولتها ناگزیرند برای تضمین بقای خود به قدرت نظامی اهمیت دهند . 6- بازی بازیگران مبتنی بر حاصل جمع جبری صفر است . 7- قدرت صرفاً وسیله نیست بلکه به صورت هدف در می آید . 8- تنها تشکیل امپراتوری است که تضمین کننده امنیت دائمی است . تعریف امپریالیسم : مور گنتا می گوید : امپریالیسم خط مشی سیاسی است که بازیگری قصد براندازی وضع موجود با برهم زدن روابط قدرت بین دو یا چند بازیگر را دارد . تعریف امنیت : حفظ تمامیت ارضی در مقابل تهاجم و یا تهدید به تهاجم تعریف قدرت : توانایی و قابلیت تغییر رفتار دیگران به مقتضای خواسته صاحب قدرت . الف : دستگاه منطقی نظریه امپریالیسم ناشی از قدرت : 1- اگر هرج و مرج طبیعت ساختار حاکم بر روابط جوامع باشد (مقدم) آنگاه هر یک از جوامع امنیت خود راا از سوی جوامع دیگر در معرض تهدید می بیند . 2- اگر هر یک از جوامع امنیت خود را از سوی جوامع دیگر در معرض تهدید ببینند ( مقدم ) آنگاه برای رفع تهدید به افزایش قدرت نظامی و گسترش حوزه نفوذ ارضی خود دست خواهند زد . 3- اگر جوامع برای رفع تهدید به افزایش قدرت نظامی و گسترش حوزه نفوذ ارضی خود دست زنند ( مقدم) آنگاه جوامع دیگر برای حفظ و افزایش موقعیت خود اقدام به رقابتی نظامی دست خواهند زد . 4- اگر جوامع برای حفظ و افزایش موقعیت امنیتی خود به اقدام رقابتی نظامی دست بزنند ( مقدم ) آنگاه روابط سلطه جویانه امپریالیستی بر روابط بین جوامع حاکم خواهد شد . ب : تبیین زیست شناختی اجتماعی از امپریالیسم مفروضه های نظریه امپریالیسم بر مبنای زیست شناختی اجتماعی ( نظریه شومپیتر ) : 1- امپریالیسم ناشی از خصلتهای موروثی و ژنتیک انسان است که به صورت تهاجم علیه هم نوع تجلی می یابد . 2- انسان صرفاً موجودی عقلایی نیست بلکه عمدتاً سخت تأثیر ویژگی های عادی و یا بیولوژیکی به خشونت کشیده می شود . 3- امپریالیسم از دوران قبل از سرمایه داری به سرمایه داری که قالب فکری عقلایی است وارد شده است . 4- سرمایه داری ذاتاً به لحاظ عقلایی بودن ضد امپریالیسم است . 5- عملکرد صحیح سرمایه داری ، امپریالیسم را از بین می برد . 6- منابع کمیاب به طور نا مساوی بین بازیگران کشور تقسیم شده است . تعارف مفاهیم : خوی نیاکانی : منظور خصلتهای پرخاشجویانه انسانی برای تأمین بقاست . پرخاشگری : تحمیل خشونت قهر آمیز بر دیگران تنازع بقاء : وضعیت نا مطلوب محیطی که در آن بقای هر فرد یا هر نوع مستلزم رقابت قهر آمیز یک فرد یا گروه مناسب است که در عمل به نابودی دومی می انجامد . دستگاه منطقی نظریه زیست شناختی اجتماعی امپریالیسم : 1- اگر انسان مایل به بقاء خود باشد ( مقدمه) در آن صورت برای دستیابی به منابع کمیاب باید رقبای خود را تسلیم یا نابود کند . 2- اگر انسان برای دستیابی به منابع کمیاب باید رقبای خود را تسلیم و یا نابود کند ( مقدم ) در آن صورت باید از خصلت پرخاشجویی ذاتی خود علیه ضعیف ترها استفاده کنند . 3- اگر انسان باید برای دستیابی به « منابع کمیاب در اختیار کشور ما » از خصلت پرخاشجویی ذاتی خود علیه این کشور ما استفاده کند ( مقدم ) در آن صورت مکانیسم پرخاشجویی ذاتی او هنگام برخورد با محرک خارجی « وجود منابع کمیاب در اختیار دیگر کشورها » فعال می شود . 4- از آنجا که مکانیسم پرخاشجویی ذاتی انسان هنگام برخورد خارجی وجود منابع کمیاب در دست دیگر کشورها فعال می شود ( مقدم ) در آن صورت کشورها برای دستیابی به منابع کمیاب علیه کشورهای دارنده آن منابع به جنگ امپریالیستی دست می زنند . 5- اگر کشورها هنگام برخورد با محرک خارجی تحریک می شوند به جنگ امپریالیستی دست می زنند ( مقدم ) در آن صورت این مکانیسم درونی به طور خودکار و غیر ارادی فعال می شود . نظریه امپریالیسم اقتصادی : مفروضه های نظریه امپریالیسم اقتصادی ( نظریه هیلفردینگ ) و هابسون و لنین ( بر بنای نظریه هارکس ) : 1- رابطه سیاست و اقتصاد ( اقتصاد زیر بناء و سیاست رو بنا ) که هابسون و هیلفردینگ اراده انسانی را قادر به تعدیل این فشار می داند . 2- سرمایه داری دچار بحران است : 1- بحران ناشی از کاهش سود 2- بحران ناشی از مصرف کمتر از تولید و کمبود تقاضای موثر ( نظریه هابسون و رزا لوکزامبورک ) 3- بحران ناشی از روند پیدایش انحصار و از بین بردن رقابت ( نظریه هیلفردینگ ) 3- تنها محرک و انگیزه نظام سرمایه داری کسب سود بیشتر است که پیشرفت تکنولوژیک سرمایه داری به منظور مازاد تولید ، زمینه مناسب آنرا فراهم کرده است . دستگاههای منطقی نظریه امپریالیسم اقتصادی نظریه هابسون : 1- اگر هدف سرمایه دار از تولید کسب سود بیشتر و کاهش هزینه باشد ( مقدم ) در آن صورت وی سرمایه ثابت ( تجهیزات ) را جایگزین سرمایه متغیر ( کارگران ) خواهد کرد . 2- اگر سرمایه دار سرمایه ثابت را جایگزین سرمایه متغیر کند ( مقدم ) در آن صورت سرمایه متغیر قدرت خرید خود را از دست خواهد داد . 3- اگر سرمایه دار سرمایه ثابت را جایگزین سرمایه متغیر کند (مقدم) در آن صورت بهره وری تولیدی افزایش خواهد یافت . 4- اگر پیشرفت تکنولوژیک سود صنعتی را در نظام سرمایه داری نسبت به سود بانکی افزایش دهد (مقدم) در آن صورت سرمایه بانکی جهت افزایش سود با صنعت ادغام شده ( انحصار مالی ) ایجاد خواهد کرد . 5- اگر در نظام سرمایه داری کاهش قدرت جایگزین قدرت کارگران با بهره وری تولیدی عجین شود (مقدم) در آن صورت مصرف کمتر از تولید در اقتصاد سرمایه داری به وجود خواهد آمد . 6- اگر در نظام سرمایه داری مصرف کمتر از تولید وجود داشته باشد ( مقدمه ) در آن صورت یا دولت به توزیع ثروت برای ایجاد تقاضای موثر اقدام می کند و یا سرمایه داری وارد مرحله امپریالیسم می شود . 7- اگر نظام سرمایه داری دچار مصرف کمتر از تولید شود (مقدم) در آن صورت جهت ایجاد بازار جدید و سرمایه گذاری و تقاضای موثر به قلمروهای اقتصادی کشورهای عقب افتاده هجوم خواهد برد . 8- اگر انحصار مالی در داخل و یا خارج با کاهش سود روبرو باشد (مقدم) در آن صورت جهت ایجاد سیاست حمایت اقتصادی نیاز اعمال سیاستهای تعرفه گمرکی از سوی دولت دارد . 9- اگر دولت به تقاضای حمایتی دولتی جهت ایجاد انحصار در قلمروهای اقتصادی پاسخ مثبت دهد (مقدم) در آن صورت سرمایه داری وارد مرحله امپریالیسم می شود . 10- اگر کشورهای امپریالیستی قلمرو اقتصادی جدید برای تقسیم بین خود نداشته باشند (مقدم) در آن صورت جنگ امپریالیستی اجتناب ناپذیر خواهد بود . 11- اگر جنگ امپریالیستی میان کشورهای سرمایه داری انحصاری اجتناب ناپذیر باشد (مقدم) آنگاه سرمایه داری انحصاری با وقوع جنگهای امپریالیستی بر سر رقابت برای تصرف قلمروهای اقتصادی یکدیگر از بین خواهد رفت . نظریه امپریالیسم ناشی از ایدئولوژی : مفروضه های نظریه امپریالیسم ناشی از ایدئولوژی ( نظریه مانهایم و مورگنتا کسینجر) : 1- در ذات ایدئولوژی نوعی عدم تساهل ، خشکی و انعطاف ناپذیری نهفته است . 2- ایدئولوژی ها برخاسته از موقعیتی نا مطلوب موجود و یا نارضایتی از وضع نا مطلوب موجود است . 3- ایدئولوژی گرایشی تحمیلی برای تفسیر محیط به نفع خود . مفاهیم اصلی نظریه : 1- ایدئولوژی : مجموعه باورها و اعتقاداتی است که جنبه اجتماعی داشته عملاً خواهان تغییر وضع موجود است . 2- جامعه اعتقادی : گرایش اعتقادی به مرزهای عقیدتی غیر ارضی که حاکی از پیوستگی فکری و گروهی است . 3- فضای حیاتی : قلمرو ارضی که تأمین کننده نیازهای استقلالی جامعه اعتقادی است . 4- خود کفایی : خود بسندگی ، استقلال و بی نیازی از دیگر جوامع اعتقادی . دستگاههای منطقی نظریه امپریالیسم ناشی از ایدئولوژی : 1- اگر جامعه الف از موقعیت خود در داخل و یا خارج نا راضی باشد ( مقدم ) آنگاه خواهان رفع موقعیت مطلوب خود خواهد بود . 2- اگر جامعه فرضی الف خواهان رفع موقعیت نا مطلوب خود باشد ( مقدم ) آنگاه به تعریفی مجددی از خود و وضعیت محیطی دست خواهد زد . 3- اگر جامعه فرضی الف به تعریف مجدّدی از خود وضعیت محیطی دست یابد ( مقدم ) آنگاه برای رفع موقعیت نا مطلوب فعلی به راهنمایی تعریف جدید از خود دست به اقدام عملی خواهد زد . 4- اگر جامعه فرضی الف برای رفع وضعیت نا مطلوب فعلی خود به راهنمایی جدید دست به اقدام عملی زند ( مقدم ) آنگاه موقعیت دیگر جوامع را به خطر خواهد انداخت . 5- اگر جامعه فرضی الف برای رفع موقعیت نا مطلوب خود دیگر جوامع را به خطر اندازد ( مقدم ) آنگاه جوامع دیگر به مقتضای توانایی خود یا در مقابل آن مانع ایجاد خواهند کرد و یا تسلیم خواهند شد . 6- اگر جوامع دیگر در مقابل سیاستهای جامعه فرضی الف مانع ایجاد کند ( مقدم ) آنگاه جامعه فرضی الف برای رفع مانع اقدام خواهد کرد . 7- اگر جامعه فرضی الف برای رفع مانع در مقابل سیاستهای تغییر طلبانه خود دست به اقدام قهر آمیز بزند ( مقدمه ) آنگاه سیاست آن جامعه امپریالیستی شده است . [ چهارشنبه 92/12/7 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
نظریه وابستگی : مفروضه های نظریه وابستگی از دیدگاه سمیر امین : 1- زیر بنای روابط کشورها مبتنی بر مسائل اقتصادی است . 2- کشورهای مختلف در سلسله مراتب مختلف از قدرت اقتصادی قرار دارند . 3- انحصارات بین المللی چون شرکت های چند ملیتی موجب تحکیم نا برابری بازیگران کشوری در صحنه بین الملل می شود . 4- کشورهای مرکز ( متروپُل ) برای حفظ منافع خود علیه کشورهای وابسته و حاشیه با هم همکاری می کنند. 5- رابطه کشورهای مرکز و پیرامون رابطه ی استثماری است و حاصل جمع جبری صفر بر آن حاکم است . 6- کشورها برای تأمین منافع خود محورانه ، رفتاری عقلایی دارند . 7- شرکتهای چند ملیتی مجبور به تبعیت از منافع کشوری هستند و یا بالعکس . مفاهیم مهم نظریه وابستگی : 1- مرکز ( متروپل ) : کشور صنعتی با نظام اقتصادی سرمایه داری که به مرحله ای از توسعه خود به نام مرحله سرمایه گذاری خارجی رسیده است . 2- پیرامون حاشیه : کشوری کشاورزی با نظام اقتصاد معیشتی که در مرحله ای زودرس در اقتصاد جهانی ادغام می شود . 3- توسعه وابسته : به وضعیتی گفته می شود که در آن تحولات اقتصادی داخلی کشور پیرامونی نسبت به تحولات کشور مرکز مشروط می شود . 4- توسعه توسعه نیافتگی : به وابستگی پیش رونده و شرطی شدن فزاینده کشور پیرامونی به کشور مرکز اطلاق می شود . دستگاههای منطقی نظریه وابستگی : 1- اگر نظام سرمایه داری کشور با بحران روبرو شود ( مقدم ) در آن صورت برای رفع بحرانهای خود بر همکاری با دیگر کشورهای سرمایه داری در قالب شرکتهای چند ملیتی دست می زند . 2- اگر کشورهای سرمایه داری به همکاری با یکدیگر در قالب شرکتهای چند ملیتی دست زنند ( مقدم ) در آن صورت انحصار مبادلات صنعتی ، اقتصادی و مالی را به خود اختصاص می دهند . 3- اگر کشورهای سرمایه داری انحصار مبادلات صنعتی ، اقتصادی و مالی را به خود اختصاص دهند ( مقدم ) آنگاه در مبادله با کشورهای عقب افتاده در موقعیت برتری برای تأمین منافع خود قرار می گیرند . 4- اگر کشورهای سرمایه داری در مبادله با کشورهای عقب افتاده در موقعیت برتری برای تأمین منافع خود قرار گیرند ( مقدم ) آنگاه کشورهای عقب افتاده برای دستیابی به توسعه صنعتی از طریق انتقال تکنولوژی مجبورند به خواسته های جمعی کشورهای صنعتی تن دهند . 5- اگر کشورهای عقب افتاده مجبور باشند برای دستیابی به توسعه صنعتی از طریق انتقال تکنولوژی به خواسته های جمعی کشورهای صنعتی تن دهند ( مقدم ) آنگاه تحولات داخلی و رفتار خارجی آنان نسبت به خواسته ها و الزامات کشورهای صنعتی شرطی می شود . 6- اگر تحولات داخلی و رفتارخارجی کشورهای عقب افتاده ، نسبت به خواسته ها و الزمات کشورهای صنعتی شرطی شود ( مقدم ) آنگاه کشورها به دو دسته مرکز ( شمال ) و پیرامون ( جنوب ) تقسیم می شوند . 7- اگر کشورها به دو دسته مرکز و حاشیه تقسیم و تحولات داخلی و رفتار خارجی حاشیه نسبت به تحولات داخلی و رفتار خارجی مرکز مشروط شود ( مقدم ) آنگاه منزلت کشورهای صنعتی با استفاده از منابع کشورهای جنوب و تعمیق روند توسعه افزایش و منزلت کشورهای جنوب ( حاشیه ) با انتقال منابعش به کشورهای شمال ( مرکز ) و شیوع توسعه عدم توسعه کاهش خواهد یافت . نمودار نظریه وابستگی = توسعه توسعه مرکز = توسعه عدم توسعه حاشیه نظریه چرخه ای استیلا : مفروضه های نظریه چرخه ای استیلا ( نظریه های فرهنگی گرامشی – نظریه چامسکی – نظریه والراشتاین – نظریه کوئینسی رایت – نظریه بلند پیشوای مدلسکی ) 1- نابرابری در قدرت و نقش بازیگران 2- تعارض بین منافع بازیگران 3- استیلا جویی جزئی از ذات نظام جهانی است . مفاهیم : 1- استیلا : برتری و تفوق عظیم یک بازیگر به نحوی که دیگر بازیگران برای اقدام آن نوعی مشروعیت و نفوذ قائلند 2- چرخه : به برهه تاریخی خاصی اطلاق می شود که طی آن نوعی تشابه الگویی بر رفتارها حاکم است . 3- مشروعیت : قبول داوطلبانه و یا اکراه آمیز تفوق و برتری اقتدار یک بازیگر درفیصله و کارگردانی مسائل بین المللی 4- مرکز ( متروپل ) : منطقه اقتصادی که مبنای تولید ارزشهای اقتصادی موضوع است . 5-پیرامون ( حاشیه ) : منطقه اقتصادی صادر کننده مواد خام به مرکز 6- شبه پیرامون : منطقه واسطه اقتصادی است که بعضی از ویژگی های هر دو منطقه مرکز و پیرامون را دارد . دستگاههای منطقی نظریه ی چرخه ای استیلا : 1- اگر نظام جهانی بر تلاش استیلا جویانه بازیگران مبتنی باشد ( مقدم ) آنگاه بازیگران قدرتمند سعی دارند به رهبری آن نایل آیند . 2- دیگر بازیگران قدرتمند سعی دارند به رهبری این نظام نایل آیند ( مقدم ) آنگاه از طریق مختلف سعی خواهند کرد قدرت خود را نسبت به رقبا بهبود بخشند . 3- اگر بازیگران قدرتمند مایل به تحکیم قدرت خود نسبت به رقبا باشند ( مقدم ) آنگاه سعی خواهند کرد از دستیابی دیگر بازیگران به قدرت برتر جلوگیری کنند . 4- اگر بازیگران قدرتمند مایل باشند از دستیابی دیگر بازیگران به قدرت برتر جلوگیری کنند ( مقدم ) آنگاه برای حفظ قدرت برتر به نوآوری سیاسی و اقتصادی دست خواهند زد . نظریه موازنه قدرت : 1- انسان ذاتاً شرور است 2- شرارت انسان پایدار است . 3- شرارت انسان از قدرت طلبی و زیاده خواهی او سرچشمه می گیرد . 4- قدرت طلبی و زیاده خواهی و ترس انسانی همراه با فقدان امکانات انسان را مضطرب می کند . 5- اضطراب انسان زمینه ساز جنگ همه علیه همه می شود . 6- انسان موجودی عقلایی است . 7- جنگ امری عادی و ممکن است . مفروضه های نظریه موازنه قدرت : 1- ریمون آرون 2- جورج کنان 3- کیسینجر 4- آلفرد تی – ماهان 5- سرهلفدر میکندر 6- هانس جی – مور گنتا 7- نیکولاس اسپایکمن مفاهیم نظریه موازنه قوا : 1- قدرت : توان عملیاتی ، نظامی و اعتباری هر کشور است که موجب رفتار دیگران به نفع صاحب قدرت می شود . 2- موازنه قدرت : تعادل یا ثبات قوانین دو یا چند قدرت متخاصم به طوری که هیچ یک از قدرتها به خود اجازه ندهد که از طریق آغاز مخاصمه تعادل موجود را بر هم زند . 3- منافع ملی : تضمین بقای شرافتمندانه کشور به قول مورگنتا بر حسب قدرت تعریف می شود . 4- نیروی موازنه دهنده : بازیگری که با افزودن بخشی از قدرت خود بر سود طرفداران وضع موجود موجب بقای نظام میشود. 5- انعطاف : وجود امکان برای دستیابی به منافع از طریق دیپلماسی ، مذاکره و تشکیل اتحادیه . 6- امنیت : به وضعیتی اطلاق می شود که بقای شرافتمندانه کشور را در معرض تهدید بنا شد . دستگاههای منطقی نظریه موازنه قوا : 1- اگر کشورها از انسانهای قدرت طلب ، زیاده خواه و مضطرب از به خطر افتادن امنیت خود تشکیل شده باشد ( مقدم ) آنگاه صحنه بین الملل عرصه رقابت بین کشورهای مختلف خواهد بود . 2- اگر صحنه بین الملل عرصه رقابت بین کشورهای مختلف باشد ( مقدم ) آنگاه کشورها برای حفظ برتری و تأمین امنیت دائمی خود به حفظ قدرت ، افزایش قدرت و کسب اعتبار اقدام خواهند کرد . 3- اگر کشورها برای حفظ برتری و امنیت دائمی خود به حفظ قدرت ، افزایش قدرت و کسب اعتبار اقدام کنند ( مقدمه ) آنگاه کشورها در صورت امکان خود منفرداً و یا به صورت اتحاد با دیگران در مقابله با هر کشوری که در رسیدن به این اهداف راه آنان را سدّ کند دست به خشونت خواهند زد . 4- اگر کشورها در صورت امکان – خوی منفرد و یا به صورت اتحاد با دیگران در مقابله با هر کشوری که در رسیدن به این اهداف راه آنان را سدّ کند دست به خشونت خواهند کرد ( مقدم ) آنگاه خشونت در نظام بین الملل امری طبیعی است . 5- اگر خشونت در نظام بین الملل امری طبیعی است ( مقدم ) آنگاه کشورهایی که از لحاظ نظامی قوی ترند ، منافع ملی خود را بر حسب قدرت نظامی تأمین می کنند. 6- اگر کشورهایی که از لحاظ نظامی قوی ترند منافع ملی خود را بر حسب قدرت های نظامی تأمین می کنند ( مقدم ) آنگاه چنین کشورهایی با رضایت از تأمین قدرتمندانه منافع ملی موجود را به نفع خود حفظ خواهند کرد . 7- اگر کشورهایی که با تأمین قدرتمندانه منافع خود نظام موجود را به نفع خود حفظ کنند ( مقدم ) آنگاه آنان از وضع موجود راضی خواهند بود . 8- اگر کشورهایی که قدرتمندانه منافع خود را تأمین کرده اند از وضع موجود راضی باشند ( مقدم ) آنگاه کشورهایی که تحت فشار منافع ملی خود را تسلیم قدرتهای فاتح کرده اند از وضع خود ناراضی هستند . 9- اگر کشورهایی که تحت فشار منافع ملی خود را تسلیم قدرتهای فاتح کرده اند از وضع خود ناراضی باشند ( مقدم ) آنگاه جهت از بین بردن وضع موجود به تجهیز نظامی خود اقدام خواهند کرد . 10- اگر کشورهای نا راضی از وضع موجود به تجهیز نظامی خود برای تغییر وضع موجود اقدام کنند ( مقدم ) آنگاه کشورهای راضی از وضع موجود برای حفظ وضع موجود بر قدرت نظامی خود خواهند افزود . 11- اگر کشورهای راضی و نا راضی از وضع موجود در رقابت با یکدیگر بر قدرت نظامی خود بیفزایند ( مقدم ) آنگاه به طور خودکار تعادل نیروها و موازنه قدرت بین آنان به طور پایدار حفظ خواهد شد . [ چهارشنبه 92/12/7 ] [ م. مباشری ]
[ لطفا نظر دهید ]
|