سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علوم سیاسی
 

احیاء کاپیتولاسیون در ایران

کاپیتولاسیون تلفظ فرانسوی از واژه یCapitulationمی باشد. این واژه دارای معانی مختلفی از جمله تسلیم شدن، سازش کردن، گذشت کردن، تنظیم کردن قرارداد یا مشخص کردن عناوین و شرایط یک عهدنامه است. در رم باستان کاپیتولاسیون به سوگندنامه امپراتوران گفته می شد. این لغت در اصطلاح امروزی به عهدنامه یا قراردادی اطلاق می شود که میان کنسول ها و نمایندگان دولت بیگانه در کشور میزبان، منعقد می شود تا به موجب آن، اختیاراتی فراتر از قوانین کشور میزبان به آنان اعطا شود    .

کاپیتولاسیون در حقیقت همان حق قضاوت کنسولی است که قضاوت نهایی راجع به اقدامات یک تبعه خارجی در کشور دیگررا بر عهده ی قوانین آن کشور نمی داند، بلکه بر عهده ی قوانین دولت متبوع این فرد می باشد. این گونه حقوق و امتیازات که به اتباع خارجی در یک کشور داده می شود، در واقع یک امتیاز استعماری است. زیرا برای اتباع یک کشور خارجی در کشوری که مقررات کاپیتولاسیون را پذیرفته است، مصونیت قضایی ایجاد کرده و آنها را از تعقیب و مجازات اعمال خلاف خود در کشوری که مرتکب جرم یا خلاف شده اند، مصون می دارد. این قراردادها، گاهی از این هم فراتر رفته، حقوق و امتیازات دیگری از قبیل معافیت های گمرکی و مالیاتی یا حق مالکیت و فعالیت های تجارتی برای اتباع بیگانه قائل می شود.[1]

کاپیتولاسیون در ایران

در سال 1343، رژیم پهلوی درصدد احیای کاپیتولاسیون برآمد. روز 21 مهر 1343، لایحه ی استعماری کاپیتولاسیون باردیگر در مجلس شورای ملی (مجلس بیست و یکم) تحت نام «لایحه ی اجازه به مستشاران نظامی آمریکا برای استفاده از مصونیت سیاسی و اجتماعی و معافیت های مصرح در قرارداد وین » به تصویب رسید. این مصوبه یکی از بزرگترین خیانت های رژیم شاه به ملت ایران بود که یک سال پس از فاجعه ی 15 خرداد 42، شکل گرفت و زمینه ساز تبعید حضرت امام خمینی قدس سره به خارج از کشور گردید. لایحه ی استعمار کاپیتولاسیون، پس از توطئه مربوطه و به برگزاری رفراندوم قلابی «شاه و مردم» و تصویب لایحه ی «انجمن های ایالتی و ولایتی» که هر دو با موضع گیری قاطع امام قدس سره خنثی و بی اثر ماندند، نقشه ی جدیدی بود که آمریکایی ها به وسیله ی رژیم پهلوی برای تحقیر مردم ایران طراحی کرده بود    .

دوام رژیم شاه بستگی به حضور مستشاران آمریکایی در ایران داشت. از این رو شاه حاضر به اعطای هر گونه امتیازی به آنان بود . به ویژه آن که برای اجرای سریع اصلاحات اقتصادی و سیاسی مورد نظر کاخ سفید، زیر فشار آمریکا قرار داشت. از این رو پیشنهاد تصویب کاپیتولاسیون که در اسفندماه سا ل 1340، از طرف سفارت آمریکا در تهران به دولت وقت ایران داده شد، در 13 مهرماه 1342، بدون سر و صدا در کابینه ی امیراسدالله علم مورد تصویب قرار گرفت و در مرداد سال 1343، نیز سنا آن را تصویب نمود. سپس در 21 مهرماه حسنعلی منصور نخست وزیر وقت آن را به مجلس برد و نمایندگان نیز آن را تصویب کردند    .

عکس العمل امام خمینی قدس سره

امام خمینی قدس سره در پی تصویب این لایحه ی روز چهارم آبان 1343، که مصادف با میلاد حضرت فاطمه علیها السلام بود، این خیانت رژیم شاه را مورد حمله شدید قرار دادند، و چنین(5) فرمودند : «انا لله و انا الیه راجعون من تأثرات قلبی خودم را نمی توانم اظهار کنم، قلب من در فشار است. این چند روزی که مسایل اخیر ایران را شنیده ام، خوابم کم شده (گریه ی حضار) ناراحت هستم، قلبم در فشار است. با تأثرات قلبی، روزشماری می کنم که چه وقت مرگ پیش بیاید (گریه ی شدید حضار) ایران دیگر عید ندارد (گریه ی حضار) عید ایران را عزا کرده اند (گریه ی حضار) عزا کردند و چراغانی کردند، عزا کردند و دسته جمعی رقصیدند. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند، پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم، این چراغانی ها را منع می کردم. می گفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند، بالای سر خانه ها بزنند، چادر سیاه بالا ببرند. عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند.

قانونی در مجلس بردند در آن قانون اولاً ما را ملحق کردند به پیمان وین و ثانیاً الحاق کردند به پیمان وین! که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده هایشان، با کارمندهای فنی شان، با کارمندان اداری شان، با خدمه شان، با هر کس که بستگی به آنها دارد، اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند، اگر یک خادم آمریکایی، اگر یک آشپز آمریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! دادگاه های ایران حق ندارند محاکمه کنند! بازپرسی کنند! باید برود آمریکا! آن جا در آمریکا ارباب ها تکلیف را معین کنند! دولت سابق این تصویب را کرده بود و به کسی نگفت. دولت حاضر این تصویب نامه را در چند روز پیش از این برد به مجلس شورا و در آن جا صحبت هایی کردند، مخالفت هایی شد، بعضی از وکلا هم مخالفت هایی کردند. صحبت هایی کردند، لکن مطلب را گذراندند. با کمال وقاحت گذراندند، دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد. ملت ایران را از سگ های آمریکا پست تر کردند، اگر چنان چه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او می کنند، اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست می کنند و اگر چنان چه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگتر مقام را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد، چرا؟ برای این که می خواستند وام بگیرند از آمریکا، آمریکا گفت این کار باید بشود...»

ترور نخست وزیر وقت

حسنعلی منصور نخست وزیر وقت ایران سه ماه پس از به تصویب رساندن لایحه کاپیتولاسیون در روز اول بهمن 1343، به ضرب گلوله ی «بخارایی» عضو هیأت های مؤتلفه اسلامی در مقابل مجلس به قتل رسید.

منصور، بانی تدوین و تنظیم پیمان کاپیتولاسیون، قبلاً یکی از دیپلمات های وزارت امور خارجه بود. او فعالیت سیاسی خود را در سال 1340 و با تأسیس «کانون مترقی» که یک مجموعه ی وابسته، با هدف تسریع اجرای اصلاحات آمریکایی رژیم شاه در عرصه ی اقتصادی بود، آغاز کرد. این کانون در سال 1342، به «حزب ایران نوین» تغییر نام داد. منصور از اعضای مؤثر لژ فراماسونری در ایران بود.



[1] - فرهنگ جدید سیاسی محمود مهرداد انتشارات هفته ص 89.

 


[ شنبه 92/11/12 ] [ م. مباشری ] [ لطفا نظر دهید ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره سایت

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 38
بازدید دیروز: 68
کل بازدیدسایت: 403958
انقلاب اسلامی