سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علوم سیاسی
 

برجسته ترین اندیشه های سیاسی امام (ره)

به طور اختصار برخی از اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) را می توان این گونه برشمرد    :

رابطه دین و سیاست

     یکی از مفاهیم محوری در اندیشه امام رابطه دین و سیاست است، به گونه ای که می توان سنگ بنای اساسی اندیشه سیاسی وی را در این موضوع جست و جو کرد. اعتقاد به ضرورت حکومت و دفاع از لزوم وجود نظم سیاسی در جامعه از مباحث پایه ای و بنیادین در اندیشه سیاسی امام خمینی است. وی از جمله عالمانی بود که به لزوم تأسیس نظام سیاسی در دوران غیبت معتقد بود. وی با ارائه دلایل عقلی و نقلی اثبات کرده که اولاً: اصل وجود حکومت برای جوامع بشری ضروری است. ثانیاً: در هر زمانی از جمله زمان غیبت امام معصوم (ع)، جامعه نیاز به حکومت مطلوب دارد که برای استقرار آن باید تلاش کرد    .

عدالت

عدالت یکی از مفاهیم کلیدی است که همواره امام (ره) بر آن تأکید دارد و محوری ترین جهت گیری سیاسی اجتماعی نظام سیاسی از دیدگاه ایشان محسوب می شود. امام در سیره نظری و مواضع عملی خود، یکی از مهم ترین اهداف نظام سیاسی را تحقق قسط و عدالت در جامعه بیان می کند: "خدای تبارک و تعالی می فرماید که انبیا را ما فرستادیم، بینات به آنها دادیم، آیات به آنها دادیم، میزان برایشان دادیم و فرستادیم... که مردم قیام به قسط کنند، عدالت اجتماعی در بین مردم باشد". از ویژگی های اندیشه سیاسی امام خمینی آن است که وی حکومت را ابزاری برای تحقق عدالت و معنویت در جامعه می داند، چه این که اگر عدل در جامعه حاکم شود انسان در مسیر رشد و سعادت حرکت می کند، اما در جامعه ای که نشان از عدالت نیست، نشان از سعادت، فلاح و رستگاری نیز وجود ندارد    .

آزادی

 آزادی یکی از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی بود و یکی از مفاهیمی که امام به صورت بنیادین از آن دفاع می کردند. وی از آزادی نه به عنوان یک شعار و ابزار سیاسی، بلکه از حقوق ابتدایی بشر نام می بردند و معتقد بودند، این حق ابتدایی بشر است که آزاد باشد. آزادی چه آن جا که به سرنوشت مشترک با دیگران ارتباط پیدا می کند؛ یعنی آزادی های مدنی و اجتماعی و چه آزادی های خصوصی و فردی که شامل حوزه هایی؛ مانند عقیده، بیان، فکر، احزاب و مطبوعات می شود. البته، طبیعی است که این آزادی ها بدون حد و مرز نخواهد بود. از نگاه امام حد این آزادی ها تا آن جا است که مصالح کشور را به خطر نیندازند. امام مرزهای آزادی را قوانین دینی و قوانین کشور که برگرفته از اسلام است می دانستند و می گفتند در تمام دنیا و تمام کشورها میان آزادی و توطئه مرز وجود دارد    .

استقلال

 استقلال در تمام زمینه ها، عدم وابستگی، نفی دخالت اجانب، قطع نفوذ بی گانگان، تحت نظر دیگران نبودن و اداره مستقل مملکت تعاریف است که امام از استقلال ارائه می دهد    .

مردم سالاری

     مردم سالاری و نقش ویژه مردم در تعیین سرنوشت و حضور فعال آنان در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی، از دیگر محورهای اندیشه سیاسی حضرت امام است. ایشان در رابطه با تعیین سرنوشت هر جامعه و ملتی به دست خودشان چنین می گوید    : "ما بنای براین نداریم که یک تحمیلی به ملتمان بکنیم و اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری کنیم. ما تابع آرای ملت هستیم    ....".

قانون مندی

قانون مداری و قانون گرایی از اصول اساسی اندیشه سیاسی حضرت امام است. امام عمل به قانون را برای تمامی افراد جامعه از پایین ترین رده نظام تا بالاترین مقامات واجب می دانست. در حکومت مورد نظر امام شخص مطرح نیست، ملاک قانون الاهی است. همه تابع قانون اند و فرقی میان اشخاص نیست. امام معتقد بود در اسلام قانون حکومت می کند، به گونه ای که حتی پیامبر اکرم (ص) نیز تابع قانون بود    .

فرهنگ

امام خمینی یکی از تأثیر گذارترین متفکران عصر حاضر در تاریخ معاصر ایران است، امام فرهنگ را مبنا و پایه ای برای مسائل سیاسی و اقتصادی می داند. ایشان معتقد بود اگر فرهنگ درست شود و انسان درست تربیت شود، همه مشکلات جامعه درست می شود: "پس فرهنگ، یک کارخانه آدم سازی است، چنانچه انبیا هم برای همین معنا آمدند که آدم درست کنند...". از نگاه امام، فرهنگ کامل و انسان ساز فقط در درون اسلام وجود دارد و تربیت جامعه و مردم تنها از مسیر فرهنگ اسلامی امکان پذیر است: "قضیه تربیت یک ملت به این است که فرهنگ آن ملت صحیح باشد. شما کوشش کنید که فرهنگ را، فرهنگ مستقل اسلامی درست کنید    ".

وحدت

اتحاد و وحدت میان اقشار مختلف مردم از دیگر مؤلفه های اندیشه امام در عالم سیاست است. ایشان رمز پیروزی انقلاب اسلامی را در سایه وحدت می دانست و معتقد بود که از برکات انقلاب اسلامی که موجب عزت ملت ایران و امت اسلامی گردید، مسئله اتحاد بود    .

مصلحت

 امام خمینی معتقد بود از نگاه اسلام کارگزاران حکومت نمی توانند طبق رأی و نظر خود عمل کنند و بر آن اصرار بورزند، بلکه تمام آنچه در حکومت می گذرد باید براساس قوانین الاهی باشد، البته حاکم اسلامی می تواند در موضوعات طبق صلاح مسلمانان و یا صلاح حوزه حکومتی خود عمل کند. امام خود بارها تأکید کردند، اگر مصلحت اسلام یا مسلمانان را در عمل خاصی دیدند اقدام می کنند.دلایل پذیرش قطنامه 598 را در راستای همین اصل می توان ارزیابی کرد.

دعوت جهانیان به اسلام

دعوت جهانیان به اسلام و گسترش معارف اسلام در میان ملل مختلف یکی دیگر از مفاهیم کلیدی اندیشه سیاسی امام خمینی است. دعوت گورباچف رهبر حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی سابق از این زاویه قابل بررسی است: "باید قشرهای غیر اسلامی را ... به مکتب مترقی عدالت پرور اسلام دعوت کنید.

احیای هویت اسلامی

 احیای هویت اسلامی، یکی دیگر از محورهای اندیشه سیاسی و مبارزاتی امام خمینی است. امام (ره) احیای هویت ملی - اسلامی را رمز استقلال و قدرت کشور و مانعی در راه گسترش سلطه قدرت های جهانی دانسته و همواره تأکید می کردند که: "یچ نحو استقلالی حاصل نمی شود، مگر این که ما خودمان را بشناسیم و باور داشته باشیم.

سیاست خارجی

سیاست خارجی، چگونگی روابط با کشورهای خارجی و نحوه تعامل دولت اسلامی در عرصه های بین المللی، و دفاع از مظلومان و محرومان در سراسر دنیا، یکی از مباحت مهم در اندیشه سیاسی امام خمینی محسوب می شود. نفی سلطه بی گانگان(اصل نفی سبیل). این یکی از قواعد مهم فقه اسلام است که براساس آن حق سلطه کافران بر مسلمان نفی شده است. امام براساس این قاعده فقهی با  امام با هرنوع سلطه طلبی و مداخله بی گانگان در امور مسلمانان به شدت مخالفت می کرد. مخالفت امام با استکبار، قطع سلطه اجانب و مخالفت با اتکای به قدرت های سلطه گر، در این راستا است.

اصل وحدت  

اندیشه سیاسی مجموعه ای از آرا و عقاید است که به شیوه ای عقلانی، منطقی و مستدل و فراتر از آرا و ترجیحات شخصی، درباره چگونگی سازمان دادن به زندگی سیاسی مطرح است. چنین اندیشه ای ریشه در مطالعات و آگاهی ها دارد و می تواند پاسخگوی سوالات و مجهولات پیش آمده در عرصه عمل و امر سیاسی باشد. از این رو اندیشه سیاسی نه تنها می تواند واقعیت ها و امور سیاسی را توضیح دهد بلکه می تواند آن را تغییر داده، جهت آن را معلوم کند و لذا در یافتن راه ها و اداره بهتر جامعه و زندگی سیاسی نقش دارد.

حضرت امام خمینی(ره) واجد اندیشه سیاسی این است که متأثر از عقاید و شناخت ایشان در حوزه های فقهی، کلامی، عرفانی و فلسفی با هویتی اسلامی می باشد. بدیهی است این اندیشه که از جامعیت و انسجام منطقی برخوردار بوده و توانسته به شکل دهی و پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس و تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی منتهی شود، می تواند همچنان شاخص مناسبی برای ارزیابی درستی مسیر حرکت و کنش ها و اقدامات امروز باشد. در این نوشتار سعی شده به جایگاه و چگونگی نیل به وحدت در اندیشه سیاسی آن حکیم فرزانه پرداخته شود.

وحدت و اتحاد همه نیروها به نفع انقلاب و برپایی حکومت که مقدمه سیرالی الله در اندیشه حضرت امام خمینی(ره) است، خود موجب جلب عنایت و نصرت الهی می شود و چنانچه افراد خود را برای ادای تکلیف و کار در راه خدا آماده کرده باشند. محقق خواهد شد. همانگونه که از نگاه معظم له اگر تمامی انبیای الهی یکجا جمع شوند با هم اختلاف نخواهند داشت چون آنها هوای نفس را به نفع ادای تکلیف ترک کرده اند و به مقصد الهی خود می اندیشند.با توجه به اینکه هرگونه حاکمیت غیرالهی از نگاه حضرت امام(ره) طاغوت است، عبور افراد از وحدت به نفع اسلام و حاکمیت الهی موجب سلب عنایت الهی و بازگشت به طاغوت می شود که سلطه قدرت های مادی جهان از آن جمله است.

از این رو وحدت و حفظ آن همان گونه که موجب پیروزی انقلاب اسلامی و برپایی نظام جمهوری اسلامی بوده، موجبات حفظ انقلاب و نظام هم خواهد بود که مردم و مسئولان باید با نگاه به اهداف بلند سیاسی یعنی حاکمیت الله و تمکین به اسلام، قانون و معنویت و وقت شناسی، آن را تحکیم بخشند و از اختلاف دوری کنند. در صورت بروز اختلاف هم می توان با گردن نهادن به حکمیت و قانون و احتراز از طرح مسائل اختلافی در عرصه افکار عمومی به حل آن پرداخت.

مفهوم عدالت  

مسأله عدالت و تحقق آن در جامعه بشری از ضروریات اولیه حیات اجتماعی است. بعلاوه عدالت و قسط، عدالتخواهی و قسط طلبی شأنی از شؤون فطری انسان است که بدون آن انسانیت انسان معنا نمی یابد و آدمی که دارای عقل سلیم و پیراسته از هواجس نفسانی است با جذبه ای خاص به سوی عدل و داد در حرکت است. عدل و داد نه تنها عامل رشد، توسعه، رفاه و امنیت در جامعه که عامل وحدت و یکپارچگی جامعه نیز هست. عدالت و داد در وجود انسان «استقامت» و «اعتدال» می آفریند و در جامعه بشری نیز «استقامت»، «اعتدال»، «استحقاق»، «فضیلت» و «استقلال» را به بار می آورد.

در بررسی دیدگاه امام خمینی در مورد مفهوم عدالت و قسط علاوه بر بحث لغوی واژه و سیری که از لحاظ تاریخی در اندیشه اسلامی داشته است برخی از معیارهایی که در نزد ایشان حائز اهمیت است و در این نوشتار مورد توجه قرار گرفته است عبارتند از:

معیار و میزان بودن عدالت و قسط، ملاک شناسایی حق از باطل و اسلام از غیر اسلام، (تلازم عدل و حق) فراگیری و گستردگی (شمول)، فطری بودن و در عداد جنود عقل قرار داشتن، غایت انسان و جامعه بودن، وظیفه و مسئولیت انسانی و فریضه بودن، سیره پیامبران و اوصیای حق، و نیز عامل رشد و شکوفایی استعدادها و توسعه و رفاه جوامع بشری.

در دیدگاه امام خمینی با توجه به معیارها و موازین مزبور می توان به چند رهیافت کلی از عدالت رسید که عبارتند از:

ـ عدالت خصلتی فطری و گرایشی و از جنود عقل می باشد و این خصلت فطری می تواند در سه شکلی تجلی یابد.

ـ عدالت ملکه ای نفسانی و حالتی شهودی و درونی است.

ـ عدالت بیانگر وجود اعتدال، استقامت و فقدان افراط و تفریط است. و لذا عدالت نافی ظلم و ظلم پذیری (انظلام) است.

ـ عدالت ویژگی جامعه و ابعاد و مقررات آن می باشد.

از دید حضرت امام عدالت نه تنها کیفیتی نفسانی است که انسان را به رعایت تقوا و پاکی و انجام واجبات و ترک محرمات می خواند بلکه دارای بعد گسترده اجتماعی و سیاسی و اقتصادی نیز هست. و لذا فضیلتی است که به نهادها، گروه ها، شؤون اجتماعی و جامعه نیز تعلق می گیرد. و جامعه را به سامان می آورد و دنیا را اصلاح و سعادت دنیایی و اخروی فرد و جامعه را تأمین می نماید. به تعبیر حضرت امام با ایجاد عدالت و قسط در جامعه «انسان» ساخته می شود. انسانی که در مسیر حنیفیت و صراط مستقیم حرکت می کند.

عدالت و قسط در اندیشه و سیره امام خمینی جایگاهی بس والا دارد به گونه ای که می توان والاترین آرمان و خواسته امام خمینی را تحقق عدل و قسط و مبارزه با ظلم و ستم دانست. بررسی آراء و افکار امام خمینی بیانگر این است که عدل بنیان و اساس اسلام و بعلاوه مقصد آن است. حکومت برای تحقق عدل و قسط بوجود می اید وضع و اجرای قوانین بر اساس عدالت صورت می گیرد و سیاست و راه بردن جامعه بر اساس موازین عدل و قسط می باشد.

و بر همین اساس تحقق و اجرای عدالت امری اجتناب ناپذیر است که باید سرلوحه هدف تمامی افراد و گروهها و نهادهای سیاسی و اجتماعی باشد.

از دید امام خمینی برقراری قسط و عدل تمامی خیرات و خوبیها را برای فردِ عادل و برای جامعه عادل و مقسّط به بار می آورد. چنین جامعه ای از امنیت برخوردار است بنابراین افرادش دارای طمأنینه و اطمینان خواهند بود. ... در یک محیط آشفته نمی شود که اهل عرفان، عرفان شان را عرضه کنند، اهل فلسفه، فلسفه شان، اهل فقه، فقه شان را، لکن وقتی حکومت یک حکومت عدل الهی شد و عدالت را جاری کرد و نگذاشت که فرصت طلبها به مقاصدشان برسند یک محیط آرام پیدا می شود، در این محیط آرام همه چیز پیدا می شود.[228]

آزادی که از امهات مسائل و حقوق افراد انسانی است و انسان بدون آن انسانیت خود را از دست می دهد، چه انسان به دلیل آزادی و عقل و توانایی عزم است که از سایر جانداران امتیاز یافته است. اگر از انسان گرفته شود. دیگر انسانیت و هویت انسانی برای او باقی نمی ماند و آزادی تنها و تنها در سایه عدل و قسط است که فراهم می گردد، انسان عادل، انسان آزاد است و انسان مقسط و عدالت گستر، انسان آزاد ـ به معنای دقیق کلمه ـ است. جامعه عادلانه نیز جامعه ای آزاد است. استقلال نیز بالطبع حاصل عدالت و قسط در جامعه است.

علی(ع) می فرماید:

«... و العدل اساس به قوام العالم».[229]

یعنی (عدل و قسط اساس و شالوده ای است که قوام و هستی و برپایی جهان بر آن استوار می باشد). در جای دیگر آن حضرت عدالت را قوام و نگهدارنده موجودات جهان هستی می داند


[ پنج شنبه 92/10/26 ] [ م. مباشری ] [ لطفا نظر دهید ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره سایت

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 27
کل بازدیدسایت: 403788
انقلاب اسلامی